کتاب کوچه هفت پیچ

Kooche-ye Haft Pich
کد کتاب : 49757
شابک : 978-9644059742
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 592
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت
محمد ابراهیم باستانی پاریزی
محمدابراهیم باستانی پاریزی (۳ دی ۱۳۰۴ پاریز – ۵ فروردین ۱۳۹۳ تهران) تاریخ‌دان، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقی‌پژوه و استاد دانشگاه تهران بود.محمد ابراهیم باستانی پاریزی در سوم دی‌ماه ۱۳۰۴ در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان زاده شد.وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و در عین حال از محضر پدر خود حاج آخوند پاریزی هم بهره می‌برد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری، در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را در دانش‌سرای مقدماتی کرمان...
قسمت هایی از کتاب کوچه هفت پیچ (لذت متن)
می گویند یک اصفهانی را به بیمارستان دانشگاه بردند و بواسیرش را عمل کردند. در حین عمل، چون بیهوش بود، متوجه کسی نشد، وقتی به هوش آمد دید هفت هشت آدم سرو کله بسته مشغول یادداشت برداری و جنب و جوش در حول و حوش او هستند و با استاد جراح گفت و گو می کنند. چون به حال آمده بود، با لهجه اصفهانی از جراح پرسید: این آقایون که باشند ؟ طبیب گفت دانشجویان پزشکی هستند که ضمن عمل کمک کرده اند و مشغول یادداشت برداری و آزمایشات هستند. اصفهانی، آهسته تکرار کرد: عجب ،معلوم می شود که آن چیزی که سالها با آن در کش و قوس بوده ایم و بر پشت داشته ایم، اسم دیگرش آزمایشگاه بوده و ما نمی دانستیم ! ... کار دیکتاتورها حساب و کتاب ندارد ، یک وقت یکی مثل یعقوب ، شب و روز ، نان و پنیر کنارش است ، و یک وقت یکی مثل اکبرشاه هندی با سیر و پیاز ، کارد و پنیر می شود ! از کار های عجیب اکبر شاه یکی این بود که دستور داد مردم هند در سالی ، صد روز آن را گیاه خواری کنند ، و در عین حال مقرر داشت که هیچ کس سیر و پیاز مصرف نکند ، اکبر همچنین ساختن مسجد ، و روزه ی رمضان ، و زیارت مکه ، و بسیاری از مراسم اسلامی را منع کرد. او بدین طریق می خواست دین الهی که خود پایه گذار آن بود را ترویج دهد . اما به هر حال ، همه ی این کارها چه ربطی دارد به اینکه مردم سیر و پیاز نخورند ؟ شاید مقصودش این بود که بوی آن مزاحم دیگران است ...