کتاب پا به پای تو می میرم

Pa Be Paye To Mimiram
کد کتاب : 52603
شابک : 978-6001872624
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 597
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت
دسته بندی های کتاب پا به پای تو می میرم
قسمت هایی از کتاب پا به پای تو می میرم (لذت متن)
معین گوشه ای روی زمین نشسته، به دیوار تکیه زده و یقه ی لباسش پاره شده بود. گویی با کسی درگیری داشته، خیره شده بود به الهه و دود سیگارش به هوا می رفت آرام آرام. الهه همان جا روی زمین افتاده و بیهوش شده بود. چه سرنوشت بدی برایش رقم خورده بود. شاید خودش هم مقصر بود! مهران که رسید، با دیدن اوضاع و احوال خانه خیلی زود به ته قصه رسید. معین را خوب می شناخت. بار اولش نبود که به این صحنه ها برمی خورد. بارها و بارها پا به این میدان ها گذاشته بود. کارش همین بود، جمع وجورکردن گندکاری های برادرزاده ی هرزه اش…اما این بار فرق داشت، این دختر ناصر بود… دختر نزدیک ترین رفیقش. معین با دیدن مهران به سختی از جا بلند شد و مقابلش ایستاد. مهران با نفرت و انزجار به سرتاپای شلخته و نامرتب معین نگاه کرد. به عنوان یک مرد حالش از هم جنس اش به هم می خورد! در لحظه ی اول سیلی محکمی زیر گوش معین خواباند و گفت: «کثافت.»