"علی شمس"، قبل از شناخته شدن بهعنوان یک داستاننویس، در واقعت به عنوان یک نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر شناخته میشد، که توانست با ادبیات و هنر خود، مخاطبان خود را شگفتآور و شاد کند. رمان شاد و دارای لحظاتی پر از طنز است و شمس در واقعیت روایتی از فرآیند نویسندگی را ارائه میدهد. این روایت از جلب و انتخاب شخصیتها شروع میشود و به جاهایی خندهدار و تعجبآور میرسد. "گزارش گمانشکن" نمایانگر نشانههای پستمدرن است، اما آیا میتوان آن را به عنوان یک روایت پستمدرن در نظر گرفت؟ آیا علی شمس و فواد ثریا میتوانند از این "گزارش گمانشکن" بهسلامتی خارج شوند؟
کتاب گزارش گمان شکن