کتاب آواره و سایه اش

The Wanderer and his Shadow
و آراء و اندیشه های گوناگون
کد کتاب : 39927
مترجم :
شابک : 978-9647468770
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 337
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1880
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

آواره و سایه اش
The Wanderer and his Shadow
کد کتاب : 6163
مترجم :
شابک : 9789643058050
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 258
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1880
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب آواره و سایه اش اثر فردریش نیچه

"اگر همه چیز خوب پیش برود ، زمانی فرا می رسد که فرد یادبودهای سقراط را به جای کتاب مقدس به عنوان راهنمای اخلاق و خرد به کار می گیرد."
"هرگز در برابر پشیمانی تسلیم نشوید ، یک باره به خود بگویید: پشیمانی به معنای نوعی توجیه در برابر اولین عمل احمقانه است."



کتاب آواره و سایه اش: و آراء و اندیشه های گوناگون ( کتابی برای ارواح آزاد) (به آلمانی: Menschliches، Allzumenschliches: Ein Buch für freie Geister) کتابی است از فریدریش نیچه ، فیلسوف قرن نوزدهم ، که در اصل در سال 1878 منتشر شده است.

در سال 1876 ، نیچه از واگنر جدا شد ، و در همان سال سلامتی فزاینده او (احتمالا اثرات اولیه تومور مغزی) وی را مجبور به درخواست مرخصی از وظایف دانشگاهی خود در دانشگاه بازل کرد. در پاییز 1876 ، او در سورنتو ، در خانه یک حامی هنری ثروتمند ، مالویدا فون میسن باگ ، به دوستش پاول ری پیوست و کار در مورد این کتاب را شروع کرد.

ژانر این رساله در زمان نگارش این کتاب کاملا شناخته شده بود: در سنت آلمان ، مهمترین سلف نیچه شخصیتی از روشنگری بود ، گئورگ کریستوف لیختنبرگ ، که نوشته های وی را نیچه بسیار تحسین می کرد.
کار نیچه همچنین مدیون شوپنهاور است ، خصوصا تصحیحات وی برای حکمت عملی (1851).

کتاب آواره و سایه اش

فردریش نیچه
فریدریش ویلهلم نیچه، زاده ی 15 اکتبر 1844 و درگذشته ی 25 آگوست 1900، فیلسوف، شاعر، منتقد ادبی، آهنگساز آلمانی و استاد لاتین و یونانی بود.نیچه در شهر کوچک روکن واقع در لایپزیک پروس به دنیا آمد. او در ابتدا در مدرسه ای عمومی و پس از آن در مدرسه ای خصوصی مشغول به تحصیل شد.نیچه پس از فارغ التحصیلی در سپتامبر 1864، به امید رسیدن به سمت کشیش پروتستان، در دانشگاه بن به تحصیل الهیات و فیلولوژی کلاسیک مشغول شد. نیچه پس از یک ترم تحصیل، به مطالعات الهیاتی خویش پایان داد و ایمان و اعتقادات مسیحی خویش را...
قسمت هایی از کتاب آواره و سایه اش (لذت متن)
سایه: البته سایه ها خجول تر از آدمیانند؛ تو به هیچ کس نمی توانی بفهمانی، چگونه ما با همدیگر سخن گفته ایم! - آواره: چگونه ما با همدیگر سخن گفته ایم؟ پناه بر خدا از گفتگوهای نوشتاری پراطناب! اگر افلاطون لذت کمتری از به هم بافتن می برد، خوانندگانش لذت بیشتری از افلاطون می بردند. گفتگویی که در واقعیت انگشت به دهانمان می کند، همینکه تبدیل به نوشتار می شود و می خوانندش، نگارهای ست با سایه روشن های آشکارا نادرست: همه چیز یا بسیار بلند است یا بس کوتاه. - ولی ممکن است بتوانم بگویم، برای چه با هم ساخته ایم؟ سایه: چون من خرسندم؛ زیرا همگان تنها باورهایت را در این باز می شناسند که: سایه یاد آور هیچکس نیست! آواره: شاید برخطایی دوست من! تا کنون در عقایدم بیشتر از من، به سایه ام پی برده اند. سایه: پی بردن به سایه بیش از نور؟ مگر ممکن است؟

شکنندگی زمین و علت العلل آن. - وقتی به پیرامونمان می نگریم همواره به کسانی بر می خوریم که در تمام زندگی شان تخم مرغ خورده اند، بدون اعتنا به اینکه بیضی ترین چیزها خوشمزه ترین چیزها هستند! کسانی که نمی دانند هوا هم برای پایین تنه ضروری ست، که بوهای خوش در هوای روشن و سرد بیشترین تأثیر را دارند، که حس چشایی مان در جاهای مختلف دهان یکسان نیست و صحبت کردن یا به دقت گوش دادن موقع غذا خوردن به شکم آسیب می رساند. برای نقصان حی مشاهده به این مثالها رسند نمی شویم. حتی باید اعتراف کنیم که بسیاری از امور ثانوی تر را بسیار بد نگریسته اند و آنها را به ندرت مشاهده کرده اند. و این آیا بی اعتنایی ست به آنها؟ آدمی می پندارد که تقریبا همه شکنندگی های جسمانی و روحانی تک تک افراد از این نقصان منشعب می شود.