کتاب کارنامه سپنج

Mahmood Dolatabadi Collection
مجموعه محمود دولت آبادی - دو جلدی
کد کتاب : 8800
شابک : 978-6003761131
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 1032
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 3016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت
تعداد جلد : 2

معرفی کتاب کارنامه سپنج اثر محمود دولت آبادی

یازده کتاب از داستان های محمود دولت آبادی که در یک مجموعه جمه آوری شده.

کارنامه سپنج مجموعه داستان هایی ست که حدودا طی پانزده سال نوشته شده است: سفر، بیابانی و هجرت ، از خم چنبر ، گلدسته ها و سایه ها ، ادبار و آیینه ، آوسنه بابا سبحان، با شبیرو ، عقیل عقیل ، دیدار با بلوچ ، روز و شب یوسف، گاواربان

کتاب کارنامه سپنج

داستانهای ناتورالیستی دولت آبادی، عموما حول محور گرایش ها و پیچیدگی های
بیمارگونهی جنسی، با شکل های منحط و مسخ شده، آشفتگی های ذهنی و پریشان حالیهای
مالیخولیایی شخصی، لمپنیسم و فحشاء و بی بند و باری و لاابالیگری، به بازی گرفت ن
ارزش های واقعی آدمی زاد و تکیه بر زمینه های منفی و زشتیهای خوی و جان، و سرانجام
بدبینی قراردادی و مجازی موذیانه و حساب شده ی آدمیان، نه بر مبنای واقعی و راستین،
چرخ میزند.

کتاب کارنامه سپنج

محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی، زاده ی 10 مرداد 1319، نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس برجسته ی ایرانی است.دولت آبادی در روستای دولت آباد سبزوار متولد شد. او پس از پایان تحصیلات ادلیه در روستا، به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگونی روی آورد. دولت آبادی سپس به مشهد رفت و آنجا با سینما و نمایش آشنا شد. او در سال 1338 به تهران نقل مکان کرد و یک سال بعد در تئاتر پارس مشغول کار شد. دولت آبادی از ابتدای دهه چهل خورشیدی در کلاس های نمایشی شرکت کرد و بازیگر نمایش شد. او در همین زمان، به تدریج به نوشتن نیز روی آ...
نکوداشت های کتاب کارنامه سپنج
آثار محمود دولت آبادی نمونه های بارزی از گرایش ادبیات متعهد به کم کردن شکاف موجود بین ادراک های گوناگون از مفهوم انقلاب است
کامران تلطف

دولت آبادی مثل هر هنرمند راستینی، حساس، پراضطراب و مجروح از درد درون است، دولت آبادی بی شک یکی از بزرگ ترین رمان نویسان ایران معاصر است
داریوش شایگان

«دولت آبادی» آنقدر با ظرافت، هنرمندانه و خلاقانه، این هراس ، غم، رنج و ترس اهالی روستا را به تصویر می کشد که این وهم و اندوه را نیز به سهولت به خواننده منتقل می کند
الهه حسینی

قسمت هایی از کتاب کارنامه سپنج (لذت متن)
وقتی که یک آدم کارآمد از خانه دور می شود، مثل این است که در تنه مردی، مهره پشتش شکسته باشد. دیگر نه می تواند خوب کار کند، نه خوب راه برود، نه خوب بخندد و نه خوب نفس بکشد؛ حتی نمی تواند خوب بگرید. فقط پوست صورتش جمع می شود، چروک های پیشانی و کنار چشم ها و بیخ بینی اش گودتر می شود و در ته چشم هایش غمی دائمی گلوله می شود و می ماند

شب سرد بود، باد نرمی روی گونه ها و گوشهای تک رهروان آخرشب را می سوزاند. گذرگاهها خلوت شده بود و شهر در آرامش سنگینی خفته بود. ستاره ها مثل جرقه هایی می درخشید و پس آبهای برف در کوچه های ناهموار از سرما به هم جوش خورده و خشکیده بود

حله گفت: ممنون. و خدو هیچ نگفت. چون متانت و خاموشی را دوست تر می داشت، و نیز حس کرده بود که در بعضی لحظه ها هیچ چیز به اندازه ی گفتن، آدم را بی معنا و جلف جلوه نمی دهد؛ مثل اینکه کلمه ها آدم را ساقط می کنند. از درون نابودش می کنند