کتاب تن بارگی در عصر صفویه

Tan baregi dar asr-e safavi
کد کتاب : 97756
شابک : 978-6229552605
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 165
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب تن بارگی در عصر صفویه اثر زهره روحی

در هر عصر از دوران زندگی بشر جوامع انسانی دارای چهار بعد اساسی یعنی: بعد خویشاوندی، بعد سیاسی، بعد اقتصادی و بعد دینی بوده و هر یک از این ابعاد در اشکال مختلف نمود پیدا کرده اند. در اثر حاضر به دو حوزه سیاست و خویشاوندی (به تعبیر دقیق تر روابط جنسی) و تقاطع مشخص آن ها در اصفهان دوران صفویه پرداخته شده و با بهره گیری از اسناد و مدارک معتبر واکنش های میان این دو حوزه و شرایط اجتماعی آن عصر روشن گشته است. نویسنده با رویکردی پدیدار شناسانه نشان داده که چگونه سازوکارهای ثروت اندوزی و لذت جنسی در دوران فروپاشی نظام سیاسی و اجتماعی به هم پیوند خورده و در حقیقت اثری را شکل داده که می توان آن را در حوزه تاریخ فرهنگی بدن طبقه بندی کرد.

کتاب تن بارگی در عصر صفویه

زهره روحی
زهره روحی (متولد ۱۳۳۴) پژوهشگر حوزه انسا‌ن‌شناسی و نویسنده ایرانی است.
قسمت هایی از کتاب تن بارگی در عصر صفویه (لذت متن)
به هر حال در چنین موقعیتی امر زاد و ولد به عنوان عنصری زائد در لذت طلبی دیده می شود. اما چنانچه دیده شد، تن کامگی، از موقعیت تفریح قلمرو روزمره فراتر می رود و عهده دار نقش سیاسی می شود (همان وضعیتی که آن را هدفمند و عقلانی جلوه می دهد). در حین تولید و بازتولید همین فرهنگ است که فی المثل با زنانی سقوط کرده در کالبد صرفی مواجه می شویم که صرفا در مقام «تولید کام جویی»، و نه «تولید مثل»، در حرمسرای شاهی به مثابه «کالایی نفیس» جا داده شده بودند. گاه برخی از این زنان تمنیاتی سیاسی در سر می پروراندند. و آرزویی جز این نداشتند که در رقابت با همسر نخست شاه که صاحب فرزند اوست یا سایر معشوقه ها بیشتر و تواناتر، به شاه و قدرتش نزدیک شوند. در اینجا تن کامگی، دیگر رویکردی اقتصادی (فی المثل به منظور پر کردن خزانه شاهی در قلمرو روزمره) ندارد، بلکه گرایش و رویکردی سیاسی به خود می گیرد؛ نزدیک و سهیم شدن ولو ناچیز، از امکانات قدرت شاهی؛ که مسلما به دلیل چنین خواستی،تمامی رقابت ها و کشمکش های سیاسی و درونی آن را با خود خواهد داشت؛ منظور کشمکش هایی است که در برابر همین خواست، از سوی سایر معشوقه های شاه دیده می شد.و اما صرف نظر از دختران یا زنان جوانی که درکی تماما کالاوار و ابزاری (اقتصادی-سیاسی) از تن خود (به مثابه عرصه ای تمام جنسی) برای شاه داشتند و خود نیز هدف مندانه آن را مدیریت می کردند، براساس گزارش کمپفر، لازم است به زنان جوانی اشاره کنیم که زمانی معشوق شاه در حرمسرایش بودند، ولی بنا به مناسبتی، شاه آن ها را به عنوان «پاداش»، از راه عقد، به همسری خدمت گزاران خود در می آورد… درباره این زنان هم به نظر می رسد فقط کافی است تا هر زمان که خود اراده کند، صیغه طلاق را جاری سازد… ظاهرا شوهران این زنان، با هر سمت و هر مقامی که داشتند، نه تنها وظیفه داشتند تا هرچه را که این زنان می خواستند، برایشان فراهم کنند، بلکه با وجود حاکمیت رسمی مرد سالاری موجود در جامعه، اجازه نداشتند تا کوچک ترین رفتار ناشایستی نسبت به این قبیل زن ها نشان دهند. به گفته کمپفر چنین زنی، با نخوتی که با خود به خانه شوهر می برد، می توانست «سوهان روح» مرد بی نوایی شود که مورد لطف شاهانه قرار گرفته بود.