
سفری آغاز شد، با او که بر فراز قاف بود. با او که خردمند است و دانا و عالم به رازهای پیدا و ناپیدا. او که سیمرغ عطار است نه فقط سیمرغ والانژادان.
هفت سال پیش مسافری بودیم نوپا در شهر اول به جستجو. به جستجوی حقیقت.
در شهر دوم به وادی عشق وارد شدیم، عشق به خدمت.
در شهر سوم دلگرم شدیم و با ایمان به معرفت و حضور شما دوستداران آگاهی.
شهر چهارم اما بینیازمان کرد از غیر. از آرزو و خواهش همراهی مگر غیر از شما.
و در شهر پنجم یکی و یکتن شدیم. ما، شما و با شما یکی شدیم.
ششمین شهر سراسر حیرت بود از این باور و یکدلی و همدلی شما.
و اما هفتمین شهر شروع است، سرآغازی دوباره. فصل تازه ساختن عهد است و تکرار پیمان.
آری، سپاسگزاریم از وجودتان که هفت سال با شما در سفری طی شد سراسر شوق و امید، همچون سیمرغ عطار به جستجوی حقیقت و اندیشهی نو.
❤️ خانوادهی بزرگ «ایران کتاب»، شاکریم که برای هفتمین بار در کنار شما عزیزان «اول مرداد» که زاد روز همبستگی میان ما، شما و کتابهاست را جشن میگیریم.
باشید و بخوانید تا آفتاب دانایی همواره بر ما بتابد.