کتاب «این منم که رهایت میکنم» نوشتهی هایدی پریب، سفری احساسی به درون قلب انسان و کشمکشهایش در برابر رها کردن، دلتنگی و بازسازی خویشتن است. این اثر، برخلاف نامش که شاید در نگاه اول تداعیگر یک جدایی ساده باشد، بسیار فراتر از آن میرود. این کتاب نه یک رمان سنتی، بلکه مجموعهای از نوشتههای کوتاه، جملات عمیق، و مقالات شخصی است که هر کدام بهنوعی با مفهوم دل کندن، پایان رابطه و بازسازی هویت گره خوردهاند. هایدی پریب با نثری ساده، اما به طرز عجیبی صمیمی و تأثیرگذار، احساساتی مانند غم، خشم، اندوه، امید و آرامش را چنان بیواسطه روایت میکند که خواننده احساس میکند در حال ورق زدن برگهایی از دفترچهی خاطرات خودش است. گویی این نوشتهها، بازتابی از صدای درونی هر کسی هستند که روزی با دلشکستگی، با دلتنگی، یا حتی با حس رهایی مواجه شده است. برخلاف بسیاری از کتابهایی که به دنبال یافتن پاسخ یا ارائهی راهحل هستند، «این منم که رهایت میکنم» تلاش نمیکند نسخهای بپیچد یا پایان مشخصی برای رنجها ترسیم کند. بلکه صادقانه و بیپرده از این میگوید که گاهی هیچ راهی جز عبور از دل درد وجود ندارد؛ که دل کندن، اگرچه تلخ است، اما میتواند زمینهساز شناخت دوبارهی خود و بازسازی درونی باشد. نوشتهها با نگاهی عمیق به پیچیدگیهای روابط انسانی، از ناپایداری عشق گرفته تا درگیریهای ذهنی، از مرز میان وابستگی و دوستداشتن تا ترس از تنهایی، تلاش میکنند پاسخی برای این پرسش پیدا کنند که چگونه میتوان با احترام، عشق را رها کرد و همچنان، عاشق باقی ماند. درونمایههای کتاب پیرامون پذیرش واقعیت، رشد شخصی، شفای درون، عشق بیتملک، و جسارت آغاز دوباره میچرخد. اینها مضامینی هستند که با تمام سادگی، هر بار با خواندنشان دلی را تکان میدهند.
درباره هایدی پریب
هايدی پريب با مدرک روانشناسی از دانشگاه گوئلف، انتاریو فارغ التحصیل شده است. فعالیت حرفهای بیشتر درباره تحقیقاتش در زمینه شاخص تیپ شخصیتی مایرز-بریگز است.