کتاب نگهبان تاریکی

«نگهبان تاریکی» نوشته‌ی مجید قیصری مجموعه داستانی شامل نه داستان کوتاه است. نویسنده در این داستان‌ها درونیات انسان‌های درگیر در جنگ را کندوکاو می‌کند و به بازماندگان آن‌ها می‌پردازد. از این کتاب در هشتمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد تقدیر شده است.
قیصری در داستان‌هایش به جنگ و پیامدهای آن می‌پردازد و وضعیت کنونی آدم‌های جنگ رفته را در موقعیت‌های مختلف به تصویر می‌کشد. شخصیت‌های این داستان‌ها، همگی به طریقی درگیر جنگ ایران و عراق بوده‌اند و این واقعه به شکل‌های مختلفی در زندگی و احوال آن‌ها تاثیر گذاشته است. نویسنده، بدون جانبداری و شعارزدگی، جنگ را از زاویه‌ای انسانی روایت می‌کند. او در داستان‌هایش به این موضوع می‌پردازد که جنگ چه بر سر انسان می‌آورد و نشان می‌دهد که فرد بعد از تجربه‌ی این حادثه چه تغییری می‌کند.
قیصری در داستان‌های این مجموعه گوشه چشمی به داستان‌های اساطیری نیز داشته و تلاش کرده بازتابی از کهن الگوها را در پیرنگ داستان‌ها بگنجاند. او اعتقاد دارد، داستان‌های این مجموعه بیشتر با پس‌زمینه‌ای آیینی _ اسطوره‌ای طرح می‌شوند و می‌گوید: «هر یک از کارها در عمق با یک ابرداستان ارتباط دارند. داستان‌های «آب»، «در را باز کن»،‌ «آتش»، «نگهبان تاریکی» و «یکی زیر درخت کنار خوابیده بود» از داستان‌هایی هستند که با متن‌های بزرگ پیش از خود ارتباط برقرار می‌کنند و برای خوانندگانی که نگاهی جدی به داستان کوتاه دارند،‌ واجد لذت بیشتری هستند.»
داستان‌ها به شکلی آغاز می‌شوند که در همان ابتدا سوالی در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود و او به درون فضای جذاب داستان ‌کشیده می‌شود. در انتها نیز مخاطب با پایانی روبرو می‌شود که سرنوشت پیش آمده برای شخصیت‌های و نحوه‌ی ادامه دادن ماجرا برعهده‌ی ذهن خودش گذاشته می‌شود.
کتاب با داستان «آب» آغاز می‌شود و با داستان «آتش» به پایان می‌رسد. داستان «آب» ماجرای چشمه‌ای است که در منطقه‌ای میان دو طرف جنگ قرار دارد و همه از آن آب می‌نوشند بدون آن‌که مزاحم یکدیگر شوند. اما کشته شدن یک سرباز عراقی همه‌چیز را تغییر می‌دهد.
«آصف خروس نداره!»، «در را باز کن»، «کاتب»، «ساقه‌ی پلاتین» و «کی اولین شوت رو میزنه؟» عناوین داستان‌های دیگر این مجموعه هستند.
«نگهبان تاریکی» مجموعه داستانی است با حال و هوای آدم‌های درگیر در جنگ که برای علاقمندان به داستان کوتاه گزینه‌ی مناسبی است.