«شوهر عزیزم» مجموعهی ده روایت نوآرگونه از جویس کرول اوتس است که شمای کلی کتاب به خوبی در عنوان کتاب تصویر شده و از همان ابتدا به خواننده هشدار داده میشود که «شوهر عزیزم، باید بگویم که من بچهها را کشتهام.» این جمله نشانگر زندگی آمریکاییهای سفیدپوست شهرنشین طبقهی بالای جامعهی آمریکایی است که حتا در مقابل وحشتهایی که با آنها یک خانه آن طرف تر یا یک تماس تلفنی فاصله دارد، مصونیت ندارند. به طور مثال «دوران زیبای پرینستون» داستان زنی به نام سوفی ریدل است که نویسندهی داستانهای کودکان است. این آدم در جست و جوی کشف زندگی پدربزرگش که یک منطقدان معروف بوده میرود، و به موریل، خدمتکاری که قبلا برای خانوادهی پدربزرگش کار میکرده، نامه مینویسد. خدمتکار یک سری حقایق تکاندهنده را از طریق نامههای پی در پی در جواب سوفی مینویسد، و در یکی از نامهها، نام والتر کافمن فیلسوف و مترجم آثار نیچه به میان آورده میشود که عاشق موریل بوده. در پایان این نامهنگاریها، سوفی ریدل با این چالش مواجه میشود که چه طور یک خانوادهی ایدهآل میتواند به این سادگی از هم بپاشد. یا در داستان «گورستان زباله»، اوتس مثل نویسندههای پیش از خود، یک تراژدی واقعی را مبنای داستان خود قرار میدهد. داستانهای اوتس ریشهیی عمیق در سنتهای ادبی و روشنفکری آمریکایی دارد و شخصیتهای داستانیاش نیز کاملا ملموس و عادی است.
کتاب شوهر عزیزم