ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان، (وفات 458ق)، ملقب به کیارئیس، فیلسوف مشائی قرن پنجم و از شاگردان نامدار ابن سینا بوده است.به گمان قزوینی، بروکلمان بهاشتباه سال درگذشت بهمنیار را 430ق، یاد کرده که این امر ظاهراً ناشی از قرائت نادرست وی از عبارت شهرزوری بوده است.بهمنیار از مردم آذربایجان و از زردشتیان آن ناحیه بود. برخی معتقدند که او بعدها به دین اسلام گروید، اما منابع متقدم از اسلام آوردن وی سخنی نگفتهاند و برشمردن کتاب او در زمره تصانیف شیعه، نمیتواند دلیلی بر این امر باشد؛ زیرا در اثر خود وی، «التحصیل» سخن روشنی که نشان دهد مسلمان بوده است، به چشم نمیخورد. هرچند خطبه و خاتمه این کتاب، رنگ و بوی مسلمانی دارد، اما معلوم نیست جزو متن بوده یا افزوده نسخهنگاران است. بااینهمه، دور نیست که بهمنیار آیین زردشت را رها کرده و اسلام آورده باشد؛ زیرا شیوه تفکرش در مسائل توحید و خیر و شر، حتی با تفسیر وحدتانگارانه از ثنویت زردشتی - که به مرتبه ذات تعلق میگیرد، نه به مرتبه خالقیت - نیز سازگار نیست.بهمنیار در دوره اقامت ابن سینا در همدان (405 - 414ق)، در حلقه درس و بحث او حضور داشت. حکایت مشهوری که متأخران درباره نحوه پیوستن او به ابن سینا نقل کردهاند، بر هوشمندی او دلالت دارد. پرسشهای بهمنیار از استاد و اشکالهایی که بر وی وارد میکرد، نشانی دیگر از قوت ذهن اوست. عمده مطالب کتاب «المباحثات» ابن سینا، پاسخهای اوست به مسائل طرحشده توسط بهمنیار در دورهای که علاءالدوله ابن کاکویه، حاکم اصفهان در حضور ابن سینا مجالس بحث و مناظره برپا میکرد.بهمنیار را معرف مکتب ابن سینا برای نسلهای بعدی شناختهاند، اما شواهد تاریخی خاصی در این باره نمیتوان یافت؛ جز اینکه شاگرد سرشناس وی، ابوالعباس فضل بن محمد لوکری، مؤلف «بیان الحق»، به ترویج حکمت ابن سینا در خراسان شهرت داشته است.