"هنر و جنگ" اثر لائورا برندن، مطالعهای موجز اما ژرف بر تاریخ بصری جنگ است-از روایتگریهای سنگی امپراتوران گرفته تا یادمانهای مفهومی معاصر. این کتاب که در سال ۲۰۰۷ توسط I.B. Tauris منتشر شد، تلاش میکند نشان دهد هنر جنگ چیزی بیش از مستندسازی یا تبلیغات است: میتواند زبان اعتراض، حافظهی جمعی، و بازتابی از هویتهای فرهنگی و سیاسی باشد. برندن که مسئول هنر جنگ در موزهی جنگ کانادا بوده، با نگاه متوازن میان نهاد رسمی و نقد تاریخی، تصویری چندوجهی از این ژانر ارائه میدهد. کتاب در ساختاری زمانی و در عین حال موضوعمحور سامان یافته است: نخست مروری بر سنتهای تصویری جنگ پیش از ۱۹۰۰؛ سپس تمرکز بر دو جنگ جهانی و نظام سفارش هنری کشورهای درگیر؛ و در نهایت گذری بر دوران پس از ۱۹۴۵ با تمرکز بر جنگ ویتنام، درگیریهای خاورمیانه، و چرخش هنر جنگ به سمت یادبود و اعتراض. از نبرد سن رومانو اثر اوچلو تا «فجایع جنگ» گویا، از نقاشیهای رسمی جان سنگرنت و نویل لوئیس گرفته تا چیدمان مفهومی مایا لین برای یادبود ویتنام، برندن نشان میدهد که چگونه رسانه و فرم در خدمت اهداف متغیر بودهاند: گاهی بزرگداشت، گاهی تکریم قربانی، گاهی اعتراض به همان خشونتی که به تصویر کشیده شده. در این مسیر، کتاب بر تفاوت میان هنر رسمی-سفارشیافته توسط دولتها-و آثار مستقل، اعتراضی یا ضدحکومتی تأکید دارد و تنش میان تبلیغ و انتقاد را برجسته میسازد. زبان کتاب دقیق، آکادمیک اما در دسترس است. تصاویر همراه، گرچه نه فراوان، اما بهدقت انتخاب شدهاند و خواننده را با مواد بصری اصلی آشنا میکنند. یادداشتهای کتابشناختی در پایان، مسیرهای پژوهشی بیشتری برای خوانندهی جدی فراهم میکنند. یکی از نکات درخشان کتاب، توجه برندن به تحول کارکردی هنر جنگ است: از ابزار مشروعسازی و پیروزی، به ابزار سوگواری، پرسشگری و مقاومت بصری. او از این طریق، خواننده را وادار میکند تا به تداوم خشونت در جهان معاصر از دریچهی بازنمایی هنری نگاه کند و بپرسد: چه چیزی دیده نمیشود؟ چه چیزی از قاب بیرون مانده؟ و چهکسی تصویر را ساخته است؟ کتاب در محافل علمی تحسین شده است-برای وسعت تاریخیاش، برای اختصار رواییاش، و برای پرسشانگیزیاش. با این حال، برخی خوانندگان از کمبود تصویر یا پرداخت کمتر به برخی مناطق جغرافیایی گلایه کردهاند. اما برای دانشجویان تاریخ هنر، مطالعات حافظه، و علاقهمندان به رابطهی میان تصویر و سیاست، این کتاب نقطهی ورود مطمئنی است. در نهایت، "هنر و جنگ" ما را با این پرسش رها میکند: در جهانی که خشونت تصویری همهجا حاضر است، چگونه میتوان بازماندگان را دید، یادها را حفظ کرد، و از تصویر برای مقاومت بهره گرفت؟