کتاب «معنیشناسی: رویکردی شناختی به معنی در زبان» نوشتهی زکی هموند، زبانشناس کردـبریتانیایی و استاد دانشگاه کینگز کالج لندن، یک معرفی جامع در حوزهی معنیشناسی شناختی است. این کتاب با هدف توضیح این نکته نوشته شده که «معنی» در زبان، امری ثابت یا مستقل از ذهن نیست، بلکه نتیجهی تجربهی بدنی، فرایندهای شناختی و ساختارهای فرهنگی است. هموند در فصلهای ابتدایی تلاش میکند تفاوت این رویکرد را با معنیشناسی رسمی نشان دهد و توضیح دهد که چرا تحلیل معنی بدون توجه به ذهن انسان ناقص است. نویسنده بحث را با تعریف جایگاه این رویکرد آغاز میکند و تفاوت آن را با نظریههای مبتنی بر قواعد و ساختارهای نحوی توضیح میدهد. سپس مفهوم تجسمیافتگی مطرح میشود؛ این ایده که تجربهی بدنی ما، الگوهای معنایی را شکل میدهد. مثالهایی مانند «گرمای محبت» یا «سردی رفتار» نشان میدهند که چگونه درک حسی، مبنای معناسازی در زبان میشود. فصل بعد به استعارهی مفهومی اختصاص دارد؛ جایی که هموند توضیح میدهد چگونه استعارههایی مانند «زندگی، سفر است» ساختارهای فکری ما را سازماندهی میکنند. در بخش بعدی موضوعاتی مانند فریمهای شناختی، مقولهبندی و پروتوتایپها شرح داده میشود. نویسنده نشان میدهد که مفهومها معمولا براساس «نمونهی مرکزی» سازماندهی میشوند؛ برای مثال «گنجشک» نمونهی مرکزیتر برای مقولهی «پرنده» است تا «پنگوئن». همچنین بررسی میکند که چگونه دانش پسزمینه و بافت، معنای واژههایی مانند «بانک» یا «دفتر» را مشخص میکند. این بخش در توضیح انعطافپذیری معنی و نقش تجربهی مشترک میان گوینده و شنونده اهمیت زیادی دارد. همچنین موضوعاتی مانند یادگیری زبان، ترجمه، تحلیل گفتمان و حتی پردازش زبان طبیعی در هوش مصنوعی مطرح میشوند. هموند نشان میدهد که چگونه چارچوبهای شناختی در سیستمهای NLP برای تحلیل چندمعنایی، درک استعاره و تفسیر بافت به کار میروند. در مجموع کتاب «معنیشناسی» نشان میدهد که فهم معنی، بدون توجه به تجربهی انسان و سازوکارهای ذهنی او ممکن نیست و زبان، بازتابی از نحوهی ادراک و تعامل ما با جهان است.