سه هزار سال پیش از آن که مردی به نام عیسی بن مریم دورانی تازه در تاریخ حیات انسانی پدید آورد، در دره های دو رود بزرگ دجله و فرات تمدنی بزرگ، چون شاهرگ هایی عظیم، مناطق بزرگ انسان نشین قدیم را به یکدیگر ربط داده بود و عناصر زنده ای که میراث بزرگ جامعه ی کهن سومری بود، چون عواملی جاندار، در بنای حیات فرهنگی مللی که چندی بعد عرضه دار صحنای تاریخ گردیدند، نقشی بس شگفت داشت.
شعر، فلسفه، دبن، نجوم، هندسه و تاریخ در دردهای بار آور این دو روده با حکمت بالغه ی مردمی که اکنون از آنان، در روزگار ما، جز الراحی چند به نشانه ی تلاشی بزرگ آنان باقی نمانده است، شکفت و چون میراثی ارجمند از برای آیندگان به یادگار ماند پیش از آن که تاریخ حقوق انسانی با عنوان قوانین حمورایی در هزاره قبل از میلاد آشنا گردد، مردی دونکی تام، در سه هزاره پیش از میلاد مبانی اصلی حقوق و توانبن حمورابی را پایه نهاده بود و پیش از آن که قوم یهود در بیابان های گسترده ی فلسطین با سرنوشت پنجه در افکند و أیوب با سرود غم انگیزش تراژدی حیات انسانی را بسراید ایوبی سومری، دردانگیز و جان فرسا، به رغم سرنوشت خویش گریسته بود.