«شاهنامه از نظر حفظ روایات کهن ملی و همینطور تاثیر شدید آن در نگهداری زبان فارسی دری، بزرگ ترین سرمایه ی فرهنگ ملی ایران و عصاره و چکیده ی تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است. شاهنامه یک کتاب انسانی است؛ نه تنها حماسه ی ساکنان ایران، بلکه حماسه ی بشر پوینده را می سراید که با سرنوشت قهار دست وپنجه نرم می کند. شاهنامه از یکسو تعارض و از سوی دیگر تعادل بین جسم و روح را می سرایید. تعارض از این نظر که بشر پایبند و وابسته به جسم آسیب پذیر خویش است و از سوی دیگر روح آرزوپرور و اوج گیرنده دارد. در این کشمکش بین روح و جسم، انسان فرزانه مقهور نمی شود، بلکه می کوشد تعادلی ایجاد کند، و این آیین زندگی است. این است سرمشقی که پهلوانان برجسته ی شاهنامه به ما می دهند. بزرگی آن ها در این است که زندگی را دوست دارند، بی آنکه از مرگ بترسند و از عمر بهره می گیرند بی آنکه بی اعتباری جهان را از یاد ببرند.»
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.