در تجربه ی معنوی هر انسانی، زمان هایی بوده اند که فرد بی واسطه و در ساده ترین شکل ممکن، روح خود را آزاد گذاشته تا هرطور که دلش می خواهد به آفریدگار خود متصل شود. آن گاه که این اتصال معنوی برقرار می شود، دیگر تمام مصنوعات و تکلف های دنیا رنگ می بازند و فقط خداست و بنده اش. صمیمی ترین "مناجات" ها مربوط به همین زمان ها هستند؛ یعنی زمانی که بنده در خاضعانه ترین و خالصانه ترین حالت خود، معبود را می پرستد و با او راز و نیاز می کند. اینجا دیگر قید و بندی مطرح نیست و حتی مهم نیست که به چه زبانی حرفی می زنیم؛ تنها این حس قلبی مهم است که می دانیم، وقتی اینگونه خالصانه خدا را صدا می زنیم، ذات باری تعالی قطعا به حرف های دلمان گوش فرا خواهد داد.
کتاب "مناجات" از "عباس حسین نژاد" هم نمونه ای از همین آثار روحانی و معنوی است که در آن مجموعه ای از نیایش ها، درد دل ها و دعاهای یک بنده ی مخلص یکجا جمع آوری شده است. از خواندن "مناجات" های "عباس حسین نژاد"، این حس درونی در هر خواننده ای زنده می شود و تمام وقت هایی را که با زبان مخصوص خودش با آفریدگار سخن می گفته، به خاطر می آورد. این راز و نیازهای خالصانه و فارغ از تعارف، بیش از هرچیز به ما یادآور می شود که خداوند برای شنیدن ندای قلب ما در هر زمانی آماده است و نیازمند تشریفات و آداب سخت و پیچیده نیست. کافی است همچون "عباس حسین نژاد" در "مناجات" های صادقانه مان او را بخوانیم تا دعاهایمان را مستجاب کند.
کتاب مناجات