کتاب بن بست خاله رزا

Aunt Rosa dead end
کد کتاب : 35096
شابک : 978-9641941279
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 159
سال انتشار شمسی : 1396
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت
علیرضا مجابی
علیرضا مجابی، متولد هفدهم اسفندماه ۱۳۳۲ در کرمانشاه و دانش‌آموخته رشته زبان انگلیسی از مرکز تربیت‌ معلم تهران است. وی کار هنری را از سینمای آزاد کرمانشاه آغاز کرده است؛ با فیلم کوتاه «شبگرد» که به کمک چند تن از بازیگران تئاتر کرمانشاه انجام پذیرفته و اگر آرشیوی از تلویزیون ملی سابق باقی مانده باشد، موجود است. از فعالان جنبش صنفی فرهنگیان کرمانشاه در پیش از انقلاب بوده و در همان سال‌ها به تهران کوچ کرده است. کار خود را با انتشار مجموعه داستان «جین داریم تا جین ...
دسته بندی های کتاب بن بست خاله رزا
قسمت هایی از کتاب بن بست خاله رزا (لذت متن)
منزل ما وسط خیابان بهار بود، که نه بالای شهر به حساب می آمد نه پائین شهر. پدر بیچاره ی من هم معلم موسیقی بود که نه جزو اشراف شمرده می شد نه پابرهنه ها... تازه پوتین های نظامی ساق بلندش تا زیر زانو می رسید. اصلن سر در نمی آوردم چرا باید وارد دعوایی می شدم که مثل نیش عقرب گزنده بود و نصف از بالای شهر و نصف از پائین شهر آدم را نیش می زد، بدون این که دخلی به من داشته باشد. یک جنگ اعصاب علاج ناپذیر که با پخش اعلامیه و شب نامه فقط دو طرف را به جان هم می انداخت، بدون آن که راه حلی برای مصالحه میان آن ها برقرار کند. تازه مگر خورده بورژوا بودن گناه بود که باید دایم به خاطرش از خاله رزا لغز می شنیدم و برای اثبات بی گناهی خودم مثل فیلم پای معلق لک لک... فاصله ی چند کوچه پائین و بالای خیابان بهار را لنگ در هوا می پریدم، مبادا شک و تردیدی در قضاوت خاله رزا مبنی بر علاقه ی خودم نسبت به مردم پائین شهر ایجاد کنم. آن هم در شرایطی که بین من و خاله رزا از هیچ نظر یک میلی متر فاصله ی عمودی و افقی و پائین و بالایی وجود نداشت. تازه پدر خاله رزا کارمند دادگستری بود اگر هم می خواست طرف کسی را از بالای شهر یا پائین شهر بگیرد، قانون اجازه ی همچو خبطی را به او نمی داد و...