کتاب رمز امپراطور

The Emperor's Code
مجموعه 39 سرنخ - جلد 8
کد کتاب : 49193
مترجم :
شابک : 978-6002914668
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 181
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

رمز امپراطور (پالتویی)
The Emperor's Code
سی و نه سرنخ 8
کد کتاب : 51038
مترجم :
شابک : 978-6002910417
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1392
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب رمز امپراطور اثر گوردون کورمن

کتاب «رمز امپراطور» رمانی نوشته ی «گوردون کورمن» است که نخستین بار در سال 2010 انتشار یافت. نوجوانی چهارده ساله به نام «ایمی کیهیل» و برادر کوچکش «دن»، در مأموریت خود برای یافتن «39 سرنخ»، یک باور مشخص دارند: این که آن ها آدم خوب های ماجرا هستند. اما پس از مدتی، اطلاعاتی شوکه کننده درباره ی پدر و مادرشان، تمام باورهای «ایمی» و «دن» را در هم می شکند و برای اولین بار در زندگی آن ها، میان این دو فاصله می اندازد. وقتی «دن» در کشوری با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت گم می شود، «ایمی» باید خود را وادار به گرفتن تصمیمی بسیار سخت کند: سرنخ بعدی را بیابد—یا به دنبال برادر کوچکش برود.

کتاب رمز امپراطور


ویژگی های کتاب رمز امپراطور

«گوردون کورمن» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

گوردون کورمن
گوردون کورمن (Gordon Korman؛ زادهٔ ۲۳ اکتبر ۱۹۶۳) یک نویسنده اهل کانادا-ایالات متحده آمریکا است.کورمان تاکنون بیش از 80 کتاب داستان برای کودکان و نوجوانان نوشت. کورمان بیش از 28 میلیون کتاب در طی یک دوره کار حرفه ای به مدت چهار دهه به فروش رسانده است و در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز در شماره یک ظاهر شده است.
نکوداشت های کتاب رمز امپراطور
With delightful detail and dialogue.
با جزئیات و دیالوگ های لذت بخش.
Amazon Amazon

Tensions run high in this explosive story.
تنش در این داستان طوفانی، در اوج است.
Barnes & Noble

Powerful and exciting.
قدرتمند و هیجان انگیز.
Thrift Books

قسمت هایی از کتاب رمز امپراطور (لذت متن)
در خانواده ی ما، کسی دوران کودکی ندارد. ما تمام وقتمان را صرف تلاش برای غلبه بر دنیا می کنیم.

«دن» با صدای بلند گفت: «چرا نمی توانی مثل بقیه دروغ بگویی و تقلب کنی؟ نمی توانی ببینی بهتر از این است که در یک لحظه دوستانه رفتار کنی و در لحظه ی بعد، رویت را برگردانی و ما را بفروشی؟»

مثل این است که تمام زندگی ات را بدون نگاه به آینه بگذرانی، و ناگهان خودت را ببینی و بفهمی که یک هیولایی.