کتاب «شکوه خانم» (۱۹۸۱) یکی از آثار دلنشین و بهیادماندنی راجر هارگریوز در مجموعهی مشهور «خانم کوچولها» است؛ مجموعهای که با سادگی و زبانی کودکانه، مفاهیم عمیق انسانی را با شوخطبعی و تصویرسازیهای زنده و روشن به تصویر میکشد. این داستان کوتاه و تصویری در عین سادگی روایی، پرسشی جدی و تأملبرانگیز را مطرح میکند: اگر فردی خود را «بهترین» بداند اما نتواند فروتنی و درک شرایط واقعی را در خود پرورش دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا غرور میتواند انسان را در برابر پیشامدهای زندگی محافظت کند یا تنها به انزوا و ناکامی منجر میشود؟ مرکز این داستان شخصیتی است به نام خانم کوچولوی باشکوه، زنی کوچک با کلاههای گرانقیمت، خانهای بزرگ و طبعی کاملا متکبر. او باور دارد که از همه بالاتر و شایستهی نگاه تحسینآمیز دیگران است؛ تا آنجا که حاضر نمیشود از اتوبوس عمومی استفاده کند، زیرا فکر میکند این کار شایستهی «شکوه» او نیست. نقطهی اوج ماجرا در یک روز بارانی رخ میدهد: وقتی خانم کوچولوی باشکوه، با سماجت و خودبزرگبینی، پیاده به راه میافتد، باران سنگین کلاه جدید و زیبایش را خراب میکند و او را خیس و درمانده به خانه میرساند. اما در پایان، با وجود این تجربهی خجالتآور، شخصیتش دچار دگرگونی نمیشود؛ او دوباره با رضایت به آینه نگاه میکند و خودش را میستاید. همین پایانی که شاید در نگاه نخست «ضدآموزشی» به نظر برسد، اتفاقا طنزی تند اما صمیمانه نسبت به طبیعت انسانی را برجسته میکند: تغییر، همیشه آسان و فوری نیست. قدرت اصلی اثر در نثر کوتاه، موجز و شوخطبع هارگریوز و در کنار آن در تصویرگریهای پررنگ و سادهای است که زندگی پر زرق و برق خانم کوچولوی باشکوه را به تصویر میکشد؛ خانهی بزرگش، کلاههای متفاوتش، حالت پرغرورش و نگاه تحقیرآمیزش به اطرافیان. ساختار روایت بدون پیچیدگی، خطی و روشن است و در عین حال اجازه میدهد که کودک با موقعیت اصلی همذاتپنداری کند و خودش نتیجه بگیرد. تضاد میان ظاهر شیک و رفتار لجوجانهی خانم کوچولوی باشکوه و عاقبت نهچندان دلخواهش، هستهی طنز اثر را شکل میدهد. در عمق داستان، موضوعاتی چون غرور و پیامدهای آن، مقاومت در برابر تغییر و عشق به خود مطرح میشود. خانم کوچولوی باشکوه با لجاجت از اتوبوس استفاده نمیکند و بهای این کار را با خیس و خراب شدن کلاهش میپردازد؛ اما در پایان هم از شکوه و غرورش دست نمیکشد. این نگاه متفاوت از پایانهای کلاسیک داستان کودک که معمولا قهرمان پس از اشتباه متحول میشود، داستان را واقعگرایانهتر و حتی طنزآلودتر میکند. به نوعی هارگریوز اعتراف میکند که همهی آدمها، بهخصوص وقتی پای غرور در میان باشد، همیشه از تجربهها درس نمیگیرند و همین ویژگی هم آنان را انسانیتر و واقعیتر میکند. این کتاب همانند دیگر آثار هارگریوز توانسته است در میان کودکان و والدین جایگاه ویژهای پیدا کند؛ بهخصوص به دلیل لحن بازیگوش، تصاویر رنگارنگ و روایت روانش که هم برای بلندخوانی و هم برای مطالعهی مستقل کودکان جذاب است. بسیاری از والدین آن را فرصتی میدانند برای گفتگو دربارهی مفاهیمی مانند فروتنی، احترام به دیگران و ارزش نگاه انتقادی به رفتار خود. در عین حال، برخی نقدها هم به همین پایان «بدون تغییر» اشاره کردهاند و آرزو داشتند که خانم کوچولوی باشکوه درسی عمیقتر بگیرد؛ اما همین پایان باعث شده است که شخصیت خانم باشکوه انسانیتر و ملموستر به نظر برسد. در نهایت، «شکوه خانم» نمونهای درخشان از هنر هارگریوز است که با کمترین کلمات و سادهترین تصاویر، شخصیتی باورپذیر، طناز و اندکی گزنده خلق میکند. داستان نهتنها سرگرم میکند بلکه به شیوهای غیرمستقیم کودک را به فکر وامیدارد که غرور بیجا، اگرچه گاهی خندهدار است، اما در زندگی واقعی میتواند هزینههایی به همراه داشته باشد. این کتاب همچون دیگر عناوین مجموعه «خانم کوچولها» اثری است که نسلها میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ چون در ورای طنز و رنگهای زندهاش، دغدغهای انسانی و همیشگی نهفته است.
درباره راجر هارگریوز
چارلز راژر هارگریوز Roger Hargreaves (زادهٔ ۹ مه ۱۹۳۵ - درگذشت ۱۱ سپتامبر ۱۹۸۸) نویسندهٔ مجموعه کتابهای کودکان با عنوان «آقا و خانم کوچولو» (Mr. Men and Little Miss). پس از درگذشت راژر، پسرش آدام، این مجموعه داستان را ادامه داد.