کتاب آب نبات چوبی قرمز بزرگ

«آب‌نبات‌چوبی قرمز بزرگ» نوشته‌ی رخسانا خان نویسنده‌ی پاکستانی، داستانی درباره‌ی تفاوت‌های فرهنگی است که خانواده‌ای مهاجر در کشوری جدید با آن مواجه می‌شود.
رابینا به اولین جشن تولد زندگی‌اش دعوت می‌شود. او خیلی دوست دارد هر چه زودتر به این جشن تولد برسد. رابینا برای رفتن به مهمانی، برای بازی‌ها و سرگرمی‌ها و خوردن کیک و شیرینی و چیزهای دوست‌داشتنی دیگر لحظه‌شماری می‌کند. اما از همان آغاز مشکلی سر راهش سبز می‌شود. مادرش اصلا نمی‌داند جشن تولد چیست و برایش تازگی دارد. او اصرار می‌کند که رابینا خواهر کوچکش را هم با خودش ببرد. رابینا چاره‌ی دیگری ندارد و مجبور می‌شود خواهرش را با خودش ببرد. او تنها کسی است که خواهر کوچکش را آورده؛ خواهرش در جشن دردسرهای زیادی برای رابینا درست می‌کند. رابینا می‌‌داند از این به بعد بچه‌ها او را به هیچ جشن تولدی دعوت نمی‌کنند.
مهم‌ترین مضمون داستان تفاوت فرهنگ‌هاست. مادر هر وقت در کشورش به مهمانی دعوت می‌شده تمام اعضای خانواده را با خودش می‌برده، بنابراین چیزی به اسم دعوت شدن به تنهایی را درک نمی‌کند و نمی‌تواند بپذیرد که دختر بزرگش نباید خواهر کوچکش را با خودش ببرد. در این داستان نویسنده تاکید می‌کند کودکان نیز حریم خصوصی دارند و احترام به آن از طرف بزرگ‌تر‌ها باعث می‌شود این رفتار در کودکان نهادینه شود. بزرگ‌ترها باید کودک را به عنوان فردی مستقل به رسمیت بشناسند، مرزهای آن‌ها را رعایت کنند و خواسته‌های آن‌ها را درک کنند، چون شخصیت کودکان با چنین رفتارهای درستی شکل می‌گیرد.
یک آب‌نبات‌چوبی قرمز در این داستان محور قصه است؛ آب‌نباتی که فقط برای خوردن نیست بلکه نمادی از شیرینی و لذت زندگی است. گاهی وقت‌ها فکر می‌کنیم اگر آب‌نبات‌مان را از دست بدهیم همه‌چیز نابود می‌شود. آن‌چه به نظر ما شیرین است، ممکن است در نظر دیگران طعم دیگری داشته باشد. داستان می‌خواهد به بچه‌ها یاد بدهد، خودشان را جای دیگری بگذارند تا بهتر آن‌ها را درک کنند. لحظه‌ی مهمی در داستان وجود دارد، آن‌جا که رابینا تلاش می‌کند انتقام نگیرد و از مادرش ‌می‌خواهد سانا خواهر کوچکش را مجبور به تجربه‌ای دردناک و مشابه خودش نکند.
«آب‌نبات‌چوبی قرمز بزرگ» داستانی پر از احساس است که به تفاوت‌های فرهنگی می‌پردازد و بر روابط درست در درون خانواده تاکید می‌کند.