کتاب «مبانی هنرهای تجسمی» نوشتهی لیلیان گارت، که نخستین بار در سال ۱۹۶۷ منتشر شد، یکی از آثار کلاسیک آموزش طراحی در قرن بیستم به شمار میآید. این کتاب به سرعت به عنوان متنی آموزشی در مدارس و دانشگاههای هنر و طراحی مورد توجه قرار گرفت. اگرچه امروز بیش از نیمقرن از انتشار آن میگذرد و بسیاری از زمینههای رسانهای و دیجیتال متحول شدهاند، جایگاه این اثر همچنان در تاریخ آموزش طراحی محفوظ است، زیرا چارچوبی منسجم برای دیدن، اندیشیدن و حل کردن مسائل بصری ارائه میدهد. رویکرد گارت در این کتاب، طراحی را نه صرفا به مثابه زیباییشناسی یا تزئین، بلکه بهعنوان فرآیند حل مسئله معرفی میکند. او تأکید دارد که طراحان با مسائل بصری و ارتباطی سروکار دارند و وظیفهشان تعریف این مسائل و یافتن پاسخهای خلاقانه است. از همین رو، متن با تمرینهای مقدماتی آغاز میشود که دانشجویان را به مشاهدهی دقیقتر، تفکر بصری و حساسیت نسبت به روابط شکلی و ادراکی ترغیب میکند. در ادامه، کتاب بخش قابلتوجهی را به ارائهی «راهحلهای دانشجویی» اختصاص داده است: نمونههایی که نشان میدهند دانشجویان چگونه به مسائل مختلف طراحی پاسخ دادهاند. ارزش این بخش نه تنها در نمایش کارهای موفق، بلکه در نشان دادن اشتباهات و کاستیهاست؛ به این ترتیب، خوانندگان یاد میگیرند که چه چیزی از نظر بصری کارآمد است و چه چیزی نه. گارت در طول متن بر اهمیت «سواد بصری» تأکید میگذارد: توانایی تشخیص و قضاوت دربارهی عناصر بنیادین طراحی مانند خط، شکل، تضاد، تعادل و تناسب. او معتقد است که پرورش چنین آگاهی ادراکی شرط لازم برای هر طراح است. تمرینها و تصاویر کتاب به دانشجویان کمک میکنند تا این حساسیت بصری را تقویت کنند و بیاموزند چگونه ترکیببندیها میتوانند معنا، تأثیر و کارایی ارتباطی بیابند. نکتهی مهم دیگر، روش آموزشی گارت است که بر «یادگیری از طریق عمل» استوار است. او به جای تأکید صرف بر نظریه، دانشجویان را به تجربه، آزمون و خطا و بازاندیشی مداوم دعوت میکند. همین امر سبب میشود کتاب برای کلاسهای مقدماتی طراحی به متنی عملی و الهامبخش بدل شود. البته، محدودیتهای تاریخی کتاب نیز آشکار است. بسیاری از مثالها و تمرینها مبتنی بر رسانههای چاپی و سنتیاند و از تحولات عظیم طراحی دیجیتال، طراحی تعاملی و تجربهی کاربری خبری نیست. موضوعاتی چون طراحی واکنشگرا، رابطهای کاربری و گرافیکهای متحرک که امروز در مرکز آموزش طراحی قرار دارند، طبیعتا در این اثر دیده نمیشوند. از این رو، دانشجویان معاصر ممکن است دامنهی کتاب را محدود بیابند. با این حال، اصولی که گارت بر آنها تأکید میکند از جمله ترکیببندی، سلسلهمراتب بصری و تعادل همچنان در فضای دیجیتال نیز معتبر و ضروریاند. از نظر نقاط قوت، وضوح ساختار، فشردگی محتوا و غنای مثالها از ویژگیهای بارز کتاب است. این کتاب اثری موجز اما پربار ارائه شده که هم نظریه را منتقل میکند و هم نمونههای عملی را به نمایش میگذارد. همچنین، تأکید بر نمایش اشتباهات دانشجویان، آن را از بسیاری از کتابهای آموزشی رایج متمایز میکند. در مقابل، نقطهضعف اصلی همان جنبهی تاریخی و فقدان پیوند با حوزههای نوین طراحی است. در مجموع، «مبانی هنرهای تجسمی» متنی است که در تاریخ آموزش طراحی جایگاهی محوری دارد. این کتاب با تلفیق تمرینهای عملی، تحلیل بصری و نمونههای واقعی، چارچوبی ارزشمند برای شکلگیری سواد بصری و تفکر طراحی فراهم کرده است. هرچند برای پاسخگویی به نیازهای دنیای امروز باید با منابع جدیدتر تکمیل شود، اما همچنان برای کسانی که میخواهند مبانی طراحی گرافیک و ارتباط بصری را بیاموزند، اثری الهامبخش و بنیادین به شمار میرود.
درباره لیلیان گارت
لیلیان گارت (Lillian Garrett) نویسنده آمریکایی می باشد.