کتاب روح

The Apparition
(داستان های دلهره آور)
کد کتاب : 77747
مترجم :
شابک : 978-9642714308
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 143
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1883
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

«گی دو موپاسان» از نویسندگان برجسته در ادبیات فرانسه

معرفی کتاب روح اثر گی دو موپاسان

کتاب «روح» مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته «گی دو موپاسان» است که نخستین بار در سال 1883 چاپ شد. «گی دو موپاسان» نویسنده فرانسوی قرن نوزدهمی و یکی از شاگردان «گوستاو فلوبر» بود. داستان های «موپاسان» به خاطر سبک موجز و بی حاشیه خود شناخته شده هستند. او همچنین با داستان های خود بر سایر نویسندگان برجسته از جمله «سامرست موآم» و «او. هنری» تأثیر گذاشت. بسیاری از داستان های این نویسنده در خلال جنگ فرانسه و پروس در دهه 1870 رقم می خورند و به توصیف بیهودگی جنگ و تأثیرات مخرب آن بر شهروندان بی گناه می پردازند. اگرچه «موپاسان» بیش از هر چیز به خاطر داستان های کوتاه خود شناخته می شود، اما او شش رمان نیز از جمله اثری کلاسیک به نام «بل آمی» را خلق کرده است.

کتاب روح

گی دو موپاسان
آنری رنه آلبر گی دو موپاسان' (به فرانسوی: Henri René Albert Guy de Maupassant) (زادهٔ ۵ اوت ۱۸۵۰-درگذشتهٔ ۶ ژوئیهٔ ۱۸۹۳) نویسنده فرانسوی است.مشکلات خانوادگی از یک سو و روح رنجور او از سوی دیگر الهام‌بخش نوشته‌هایی شدند که نه تنها توجه دنیای ادبیات را به خود جلب کرد، بلکه نشانه آشکاری بود بر تعارضات و آشوب‌های درونی این نویسنده.«موپاسان» در 20 سالگی داوطلبانه به ارتش فرانسه پیوست و در جنگ فرانسه و آلمان شرکت کرد. پس از گذشت چند سال به پاریس بازگشت و برای شش سا...
نکوداشت های کتاب روح
By one of the fathers of the modern short story.
اثر یکی از پدران داستان کوتاه مدرن.
Barnes & Noble

With a skilful and affecting blend of tragedy and comedy.
با ترکیبی استادانه و تأثیرگذار از تراژدی و کمدی.
Audible

قسمت هایی از کتاب روح (لذت متن)
من نیز شاهد ماجرایی عجیب بوده ام، آنقدر عجیب که تمام زندگی ام را تحت تأثیر قرار داده. حدود پنجاه و شش سال از این ماجرا می گذرد و هر ماه آن را دوباره در رویاهایم می بینم.

از آن روز به بعد به طرز وحشتناکی تحث تأثیر آن قرار گرفتم. می فهمید؟ بله، من مدت ده دقیقه متحمل وحشتی دردناک شدم، به طوری که از آن هنگام، ترسی مداوم در وجودم لانه کرده. صداهای ناگهانی، قلبم را به لرزه درمی آورد، از اشیایی که در تاریکی شب به درستی تشخیص نمی دهم، می گریزم. خلاصه، از تاریکی وحشت دارم.

آه، اگر به سن کنونی نمیرسیدم، هرگز این ماجرا را بازگو نمی کردم. حال می توانم همه چیز را بگویم. در 82 سالگی انسان مجبور نیست در مقابل خطراتی که پرورده ذهنش است، عاقلانه رفتار کند.