کتاب بنفشه جیغ می کشد (دفتر سوم); کتاب بنفشه جیغ می کشد (دفتر سوم)

کتاب بنفشه جیغ می کشد (دفتر سوم)

Banafsheh Jigh Mikeshad
سوسن

کد کتاب : 83572
شابک : 978-6222086831
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 298
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
همایون حسینیان تهرانی
همایون حسینیان تهرانی شاعر، روزنامه‌نگار و طنزپرداز ایرانی. تحصیلاتش را تا دیپلم (1365) در لاهیجان گذراند. سپس با پذیرفته شدن در رشته کارشناسی الکترونیک دانشگاه آزاد کرج به آنجا رفت. در سال 1369 به روزنامه‌نگاری روی آورد. به همراه سه تن دیگر نشریه آذرمهر کرج را منتشر کرد و پس از آن در نشریات مختلف به فعالیت پرداخت؛ از جمله نشریه سیر و سیاحت (دبیر شورای نویسندگان)، حیات نو غرب استان تهران (عضو تحریریه)، رایزن جوان (دبیر شورای نویسندگان)، سردبیر صبح کرج (اولین روزنامه کرج)، نشریه روز ...
دسته بندی های کتاب بنفشه جیغ می کشد (دفتر سوم)
ادبیات داستانی
رمان
ادبیات ایران
قسمت هایی از کتاب بنفشه جیغ می کشد (دفتر سوم) (لذت متن)
هنوز حرف حسام الدین خان کاملا تمام نشده بود که در صندوق خانه باز شد و ترلان دخت که چشمانش کاسه ی خون بود جلوی مادر و پدر و زن پدرهایش ایستاد و بدون اشک ریختن و ضجه مویه گفت: - من راضی نیستم به خاطر من و مهدی، همه عذاب بکشن... پای سفره ی عقد میشینم اما به چند شرط...! - چه شرطی...؟! - کاری ندارم که پسر بیگلرها دو برابر من سن داره...! به عیال قبلیش هم کاری ندارم... اولین شرطم اینه که باید پشت قرآن بنویسه، اگه خواست پشت من هوو بیاره، طردش میکنم... دومین شرطم؛ باید توی عمارت بیرون دروازه دولت زندگی کنم... قباله ش به اسم خودم باشه...! سومیش هم کسی نباید به پسردایی مهدی کاری داشته باشه...! مدتی همه را نگاه کرد... پوست چانه اش لرزید و جمع شد و پیش از آن که بغضش بترکد، دور خودش چرخید و از حال رفت... بخت یارش بود که انسیه خانم پیش از همه اورا گرفت و در آغوش کشید...! ترلان دخت پانزده سال و هشت ماه داشت که ده شب پس از آن، سر سفره ی عقد نشست. در حالی که میدانست پسردایی اش مهدی، در نظمیه بازداشت است...!