کتاب «مزرعه حیوانات»: حکایت همیشگی دنیای سیاست



کتاب «مزرعه حیوانات» قصد دارد نظام های سیاسی و ساز و کارهایشان را به نقد بکشد

کتاب «مزرعه حیوانات»، داستان تمثیلی سیاسی معروف «جورج اورول»، یکی از تأثیرگذارترین و خواندنی ترین کتاب های فرهنگ مدرن باقی مانده است و در دبیرستان های انگلستان همچنان تدریس می شود.

 

 

رمان «مزرعه حیوانات» برای زمان و مکان خاصی نوشته شد: این اثر به وضوح داستانی تمثیلی درباره ی شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی است. و با این حال، این رمان ورای آن دوره ی تاریخی در فرهنگ ما حضور داشته است. می توان در دهه ها و اَشکال هنری مختلف، از کتاب های مصور گرفته تا «پینک فلوید»، ارجاعاتی به کتاب «مزرعه حیوانات» را یافت. این کتاب به معیاری فرهنگی تبدیل شده است که اطلاعات ناقصی در رابطه با آن وجود دارد. این رمان فراتر از محتوای خود رفته و معانی و تعابیر جدیدی پیدا کرده است.

در کلاس درس به بسیاری از دانش آموزان اطلاعات ناقصی درباره ی رمان و قصد و نیت نویسنده داده می شود. همانطور که می دانید، روایت «مزرعه حیوانات» در محافل سیاسی هم کاربردهای زیادی پیدا کرده است. به عنوان مثال بین کتاب و موضوعاتی مختلف—از «بیمه ی تأمین اجتماعی اوباما» گرفته تا «اقلیت یک درصدی و ثروتمند»—تشابهاتی پیدا شده است.

این ارتباط ها و شباهت های مختلف، آسیب پذیری رمان را در برابر استفاده ی شخصی نشان می دهد. زمینه ی اجتماعی که کتاب در آن خوانده می شود، می تواند درک خواننده از معنی را تغییر دهد ولی به نظر می رسد کتاب «مزرعه حیوانات» بیش از آثار دیگر انعطاف دارد.

 

از این کتاب توسط جریانات سیاسی مختلفی سوءاستفاده شده است ولی به بررسی سه عدد از آن ها بسنده می کنیم:

 

عاملین غربی پروپاگاندا در دوران جنگ سرد، نومحافظه کاران دهه ی 1960 که با آرمان های کمونیست مخالف بودند، و جناح چپ مدرن که از عناصر سوسیالیسم دموکراتیک پشتیبانی می کردند. در آخر پس از بررسی این سه جریان در ارتباط با رمان «مزرعه حیوانات»، نشان می دهیم که این اثر در برابر این استفاده ی های هدف-محور آسیب پذیر است چون ماهیت یک داستان تمثیلی را دارد؛ اثری ادبی که در معرض تعابیر اشتباه (متفاوت) است چون فقط نظرات سیاسی منفی را ارائه می کند. منظور از این حرف این است که کتاب «مزرعه حیوانات» راه حل یا دیدگاه سازنده ای ارائه نمی کند. این یکی از ویژگی های کتاب «مزرعه حیوانات» است و نه لزوماً یکی از نقص های آن.

در دهه های بعد از انتشار این رمان، بسیاری از گروه های سیاسی که اغلب تضادهایی نیز با یکدیگر داشتند، از این کتاب استفاده کرده اند.

عاملین غربی پروپاگاندا در دوران جنگ سرد و سازمان های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا، برای اولین بار از این کتاب استفاده کردند و این داستان تمثیلی سیاسی را به تبلیغی برای سرمایه داری تبدیل کردند. جورج اورول در دهه ی 1950 میلادی، نزدیک به آغاز جنگ سرد، بر اثر بیماری سل درگذشت و سازمان های اطلاعاتی به خاطر مخالفت کتاب با کمونیسم به آن علاقه مند شدند.

مأمور سیا، اورت هاوارد هانت، حق ساخت فیلمی سینمایی از روی کتاب را به دست آورد. سازمان های اطلاعاتی غربی با استفاده از نسخه هایی از کتاب و اقتباسی از آن که پیام ضدکمونیستی رمان را ساده بیان می کرد، داستان اورول را به نوعی جنگ تبلیغاتی تبدیل کردند و آن را در غرب و خارج از آن منتشر نمودند.

اندرو روبین در مقاله اش برای مجله ای ادبی، ترویج و پخش رمان «مزرعه حیوانات» را به نوعی یک «پروپاگاندا» در نظر می گیرد. طبق گفته های روبین، سازمان سیا کتاب را به صورت قاچاقی به اتحاد جماهیر شوروی وارد کرد و مخارج ترجمه ی آن را به زبان هایی مثل فارسی، مالزیایی، یونانی، ویتنامی و عربی پرداخت.

این ترجمه ها، مناطق در معرض خطر مثل هند و ویتنام را هدف قرار دادند و «ارزش تبلیغاتی عالی و محبوبیت بالایی در خاورمیانه» داشتند. کار سختی است که میزان موفقیت انتشار کتاب «مزرعه حیوانات» را در این کشورها ارزیابی کنیم ولی این ترجمه ها به نقطه ی مشترک مؤثری برای احساسات ضدکمونیستی در غرب تبدیل شدند.

لوئیس مناند در نوشته ای مشابه در مقاله ای به نام «صادق، نجیب، اشتباه» برای نیویورکر، ادعا می کند:

«دشمن بزرگ پروپاگاندا، پس از مرگ خود، تحت سلطه ی فریب ها و تباهی های پروپاگاندا قرار گرفت – آن هم توسط همین افراد یعنی مبارزین جنگ سرد آمریکا که او را به عنوان دشمن بزرگ پروپاگاندا تقدیس می کردند.»

 

 

مناند با این جمله دیدگاه طعنه آمیز جنگ سرد را در مورد رمان «مزرعه حیوانات» توضیح می دهد. در این دوره، دولت آمریکا و متفکران سیاسی ضدکمونیسم دست به دست هم دادند تا این کتاب به سنگری برای آزاد بیان تبدیل شود و در همین حال آن را به عنوان ابزاری تبلیغاتی در جهان پخش کردند. این درک غالب از رمان «مزرعه حیوانات» که آن را کاملاً مخالف کمونیسم نشان می دهد و همچنان هم پابرجاست، بسیار هوشمندانه توسط مروجین جنگ سرد ایجاد شد.

سوسیالیست ها و لیبرال ها هم دهه هاست که با اورول صمیمی شده اند. اورول همیشه خود را یک سوسیالیست معرفی می کرد و این افراد هم می خواهند از حرف های خود او استفاده کنند. ولی در کمال تعجب، این نویسنده، همقطارانش را نقد می کند.

به عنوان مثال، او یک بار همقطاران سوسیالیست بریتانیایی خود را این گونه توصیف کرد:

«قبیله ای افسرده کننده که مثل مگسی که سمت گربه ای مرده می رود، به سمت بوی پیشرفت می آیند»

(اورول، در کتاب «جاده ای به اسکله ویگان»). 


 

سیاست های اورول پیچیده و متضاد بودند ولی «سوسیالیست»، دقیق ترین عنوانی است که برای او پیدا می شود، چون او همچنین نوشته است:

«هر اثری که از سال 1936 نوشته ام، مستقیم یا غیرمستقیم، ضد استبدادگرایی و در حمایت از سوسیالیسم دموکراتیک— آن طور که آن را فهمیده ام— بوده است.» (اورول، در کتاب «چرا می نویسم»).

 

قسمت «آن طور که آن را فهمیده ام» به خوبی نشان می دهد که اورول از نظریات رایج سوسیالیسم و وضعیت خودش به عنوان یک بیگانه، راضی نبوده است. اورول به همین روش در مقدمه ی نسخه ی اوکراینی کتاب «مزرعه حیوانات» می نویسد:

«حتی اگر قدرت داشتم، نمی خواستم در مسائل داخلی اتحاد جماهیر شوروی دخالت کنم: استالین و همراهانش را فقط به خاطر روش های وحشیانه و غیردموکراتیک آن ها محکوم نمی کردم. ممکن بود اگر حتی بهترین نیات را هم داشتند، باز هم نمی توانستند به خاطر شرایط حاک بر آن دوره، به شکل دیگری عمل کنند... ولی از سال 1930 مدارکی به دستم رسید که اتحاد جماهیر شوروی علیه واقعیات سوسیالیسم حرکت می کند... و به همین دلیل ده سال است که قانع شده ام اگر خواستار احیای جریان سوسیالیسم باشیم، سرنگونی افسانه ی اتحاد جماهیر شوروی ضروری است.» 

 

این تعابیر نشان می دهند که رمان «مزرعه حیوانات» بدون در نظر گرفتن زمینه ی اجتماعی می تواند فقط یک «ایدئولوژی» باشد. حال زمان آن است تا ببینیم چرا این کتاب توسط افراد با افکار متفاوت و گاهاً متضاد، به راحتی قابل استفاده است.

 

راه های مختلف زیادی وجود دارند تا به جواب این سؤال فکر کنیم. به عنوان مثال، با در نظر گرفتن زمان و مکان تعابیر مختلف از کتاب، می توانیم بفهمیم چرا این تعابیر تا این حد متفاوت هستند. ولی می توان گفت با این بینش فقط می شود تا حدی پیش رفت. هرچه نباشد نومحافظه کاران و لیبرال ها با تکیه بر اندیشه های سوسیالیستی، کتاب «مزرعه حیوانات» را می خوانند و در یک اقلیم سیاسی، به دو تعبیر کاملاً متضاد می رسند. در عوض، بهتر است درباره ی عواملی حرف بزنیم که داستان را تا این حد انعطاف پذیر کرده اند. کتاب «مزرعه حیوانات» به خاطر شکل تمثیلی و تمایلش به بی طرفی، برای سوءاستفاده بسیار مناسب است.

 

همانطور که پیشتر گفته شد، این رمان به عنوان یک داستان تمثیلی در مدارس تدریس می شود. داستان تمثیلی در کل ابهاماتی در خود دارد. استاد دانشگاه منچستر، جرمی تمبلینگ، ابهام و دوگانگی را در مقاله اش «علیه و موافق تمثیل» بررسی می کند.

 

تمبلینگ ادعا می کند داستان تمثیلی در کنار دیگر ویژگی ها، محافظه کارانه و سختگیرانه است و در عین حال پایانی باز دارد. این داستان ها مسائلی را افشا و مسائل دیگری را مخفی می کنند. جنبه های مختلفی دارند ولی بسیار ساختاریافته هستند. تعجبی ندارد که چنین صورتی از اثری ادبی منجر به چنددستگی شود. این ویژگی داستان های تمثیلی، کتاب «مزرعه حیوانات» را این گونه کرده است – قدرتمند، مجاب کننده و به شدت خلاقانه – و با این حال باعث تعبیرهایی اشتباه (یا مغرضانه) از آن نیز شده است.

 

دو جنبه ی «داستان تمثیلی» باعث می شود ابهام به وجود آید:

ماهیت ابتدایی و ساده ی آن در کنار ارتباطش با داستان های اخلاقی. هر دوی این ویژگی ها در کتاب «مزرعه  حیوانات» به چشم می خورند. یک داستان تمثیلی، روایتی ساده و قابل درک است که واقعیتی پیچیده را به جزئیات آن تجزیه می کند.

موریس دیکشتاین، استاد دانشگاه نیویورک در مقاله اش «مزرعه حیوانات: تاریخ به مثابه افسانه» ادعا می کند:

شخصیت مرکزی داستان، معنای مختص به خود را از مفاهیم «شایستگی» و «نیاز به مواجهه با حقایق» را می سازد.

 

کتاب «مزرعه حیوانات»، «ابتدایی» است چون یک داستان تمثیلی، پیچیدگی ها را به عوامل سازنده ی آن ها تجزیه می کند. به عنوان مثال، این کتاب پیچیدگی های سیاست اتحاد جماهیر شوروی را به اصولی ابتدایی تبدیل می کند که روی دیوار یک طویله نصب می شود.

 

این کتاب، ابتدایی، تمثیلی و استعاری است. مقایسه ای که در رمان رخ می دهد، مطلوب همه است. هر کسی می تواند محیط ساده ی یک مزرعه را درک کند؛ نیازی نیست از اتحاد جماهیر شوروی اطلاعاتی داشته باشید تا کتاب را بخوانید. به همین دلایل، تمثیل ابتدایی و ساده ی کتاب می تواند تا زمانی که حرف از تمامیت خواهی یا استبداد در میان باشد، به مشکلات سیاسی مختلفی مربوط شود.

 

کتابی درباره ی استالین همیشه کتابی درباره ی استالین خواهد ماند ولی رمانی درباره ی خوک هایی یاغی، کارکرد بهتری دارد. این نکته شگفت انگیز است که رمان «مزرعه حیوانات» چقدر خوب به آمریکای قرن 21 مربوط می شود. به نظر می رسد استعاراتی که رمان بر بستر آن ها شکل گرفته، تا ابد تجدیدپذیر هستند.

 

دیگر مسئله ی مشکل ساز در داستان های تمثیلی، انتظاری است که از یک داستان اخلاقی می رود. اورول زیرعنوان کتاب را «یک داستان پریان» انتخاب کرد و داستان های پریان همیشه همراه داستان های تمثیلی بوده اند. اورول وقتی «مزرعه حیوانات» را می نوشت، تحت تأثیر داستان های اخلاقی و قصه های حیوانات مانند «افسانه های اِزوپ» قرار گرفته بود. از آنجایی که ساختار تمثیلی رمان «مزرعه حیوانات» ارتباطاتی با داستان های اخلاقی دارد، خوانندگان تمایل دارند به دنبال درسی اخلاقی بگردند. این دو جنبه ی داستان های تمثیلی—ماهیتی ابتدایی و ارتباط آن با داستان های اخلاقی—سبب شکل گیری تعبیرات اشتباه از داستان های تمثیلی می شوند.

 

 

بسیاری از خوانندگان، مخصوصاً مروجین جنگ سرد، نومحافظه کاران و سوسیالیست ها، رمان را به خاطر صورت گیج کننده و مبهم آن، به شکل دلخواه خود تعبیر کرده اند. ساختار تمثیلی دوگانه و ساختار روایی خنثی باعث می شوند رمان به شیوه هایی مورد استفاده قرار گیرد که با نیات اورول همخوانی ندارند.

 

ولی اگر تمامی این افراد اشتباه کرده اند و کتاب «مزرعه حیوانات» از سیستم حکومتیِ خاصی حمایت نمی کند، پس کتاب باید هدف دیگری داشته باشد. شاید تعبیرکنندگان، اهمیت پایان داستان را نادیده گرفته اند؛ زمانی که خوک ها از انسان ها قابل تشخیص نیستند. این پایان، ماهیت دایره وار فرآیندهای سیاسی را نشان می دهد و فساد درونی نظام های سیاسی را آشکار می سازد. هیچ نظامی، حتی نظامی آرمان گرا مانند کمونیسم (یا «حیوان گرایی» که در کتاب به آن اشاره می شود)، نمی تواند از این پایان بگریزد.

 

کتاب «مزرعه حیوانات» قصد دارد نظام های سیاسی و ساز و کارهایشان را به نقد بکشد. این که بگوییم رمان از نظام سیاسی خاصی حمایت می کند یا از آن برای تبلیغ و ترویج باورمان استفاده کنیم، نوعی بی حرمتی به رمان است. لحظه ای انقلابی را در طول اولین قیام حیوانات به یاد آورید، وقتی حیوانات هفت اصل را روی دیوار طویله نوشتند، مهم ترینشان این بود که:

 

«همه ی حیوانات با هم برابرند

در بخش های پایانی داستان، خوک ها که حالا فاسد شده اند، روی آن نوشته را رنگ زدند و چیزی از نو نوشتند:

«همه ی حیوانات با هم برابرند» به «همه ی حیوانات با هم برابرند ولی بعضی حیوانات با هم برابرترند» تبدیل می شود.

 


 

به عبارت دیگر، زبانِ برابری به زبانِ ظلم تبدیل می شود. «همه ی حیوانات با هم برابرند» که یعنی همه ی مردم با هم برابرند، ایده ای کمونیستی نیست و بیشتر مردم جهان روی برابری خود با یکدیگر موافقت دارند. ولی خوک های فاسد اصل تساوی طلبی را تغییر می دهند و از آن استفاده می کنند تا مردم را گول بزنند. اگر کتاب را بد تعبیر کنیم، نتیجه ایدئولوژی هایی هستند که همین کار خوک ها را انجام می دهند و از زبانِ برابری سوءاستفاده می کنند. در این صورت، زبانِ برابری که از آن سوءاستفاده شده است، خود کتاب «مزرعه حیوانات» است.