کتاب مهتاب و دکمه ی قرمز

«مهتاب و دکمه‌ی قرمز» نوشته‌ی فرهاد حسن‌زاده، نویسنده‌ی باتجربه و مطرح ادبیات کودک است که جوایز بسیاری را در سطح بین‌المللی کسب کرده. او موفق به دریافت لوح سپاس جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن شده و سه بار کاندید دریافت جایزه‌ی آسترید لیندگرن نیز بوده است.
این کتاب سه قصه دارد. روایت سه‌نفر از دکمه‌ای که توی ساحل پیدا می‌کنند و معلوم نیست از کجا آمده است. روزی مهتاب و پدر و مادرش کنار دریا، نشسته‌اند و بستنی‌هایشان را لیس می‌زنند و به صدای موج‌ها گوش می‌دهند که مهتاب روی شن‌های ساحل دکمه‌ی قرمزی را قاتی ماسه‌ها، گوش‌ماهی‌ها و صدف‌ها، پیدا می‌کند. مهتاب و پدر و مادرش شروع به خیال‌پردازی می‌کنند. آنها عاشق خیال‌بازی و قصه‌سازی هستند. سه‌تایی روی شن‌های ساحل دراز می‌کشند و چشم‌ها را می‌بندند و قصه‌های خودشان را می‌سازند. در نگاه مهتاب و پدر و مادرش این دگمه داستان‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد. هر کدام از افراد خانواده روایت خودش را از قصه‌ای که به ذهنش می‌رسد، بیان می‌کند. داستان‌هایی از هم جدا ولی در هم تنیده. یکی می‌گوید این دکمه مال یک آدم برفی بوده، یکی می‌گوید هدیه‌ی یک کلاغ بوده به ماهی‌ دریا. سومی هم ایده دیگری دارد. وقتی خیال‌بافی و قصه‌سازی‌شان تمام می‌شود، می‌بینند که خبری از دگمه نیست. گویی آن دگمه هرگز نبوده یا بوده و حالا رفته تا قصه‌ی دیگری را تجربه کند.
«مهتاب و دکمه ی قرمز» کتابی برای خیال‌بافی و قصه‌پردازی است. دکمه‌ی هر نویسنده، ایده اولیه اوست. ایده‌‌ای که ذهنش را قلقلک می‌دهد و او را وادار به خلق یک اثر می‌کند. این کاری‌ست که فرهاد حسن‌زاده در این کتاب انجام داده است. این داستان به تخیل و خلاقیت کودکان کمک می‌کند. آن‌ها می‌فهمند که هر شی، حتی یک دکمه، می‌تواند داستان و یا داستان‌هایی داشته باشد. مخاطبان کودک بعد از خواندن این اثر، خودشان نیز می‌توانند قصه‌ای برای این دکمه بنویسند و قوه‌ی «خیال‌پردازی» و «قصه‌سازی» خودشان را تقویت کنند و از ساختن یک داستان لذت ببرند.
«مهتاب و دکمه‌ی قرمز» داستانی شیرین و خلاقانه است که از یک دگمه‌ی قرمز شروع می‌شود و به مفاهیمی مثل عشق و دوستی می‌رسد. والدین و کودکان با خواندن این کتاب، علاوه‌بر لذت بردن، می‌توانند قصه‌گویی و خیال‌‌پردازی را هم تمرین می‌کنند.