1. خانه
  2. /
  3. کتاب شپی

کتاب شپی

5 از 1 رأی

کتاب شپی

نمایشنامه
Sheppey
٪15
120000
102000
معرفی کتاب شپی
نمایشنامه‌ی "شپی" آخرین اثر تئاتری سر ویلیام سامرست موآم، نویسنده‌ی برجسته‌ی بریتانیایی، در سال ۱۹۳۲ نوشته شد و نخستین‌بار در ۱۴ سپتامبر ۱۹۳۳ در تئاتر ویندهام لندن روی صحنه رفت. موآم، که پیش از این با رمان‌هایی چون "لبه تیغ" و "بند کفش" به شهرت رسیده بود، در واپسین تجربه‌ی نمایشنامه‌نویسی‌اش، اثری پدید آورد که اگرچه در ظاهر طنزآمیز و ملایم است، اما در ژرفای خود سوالاتی اساسی در باب اخلاق، ایمان، فقر و ریاکاری اجتماعی را طرح می‌کند.
در دل داستان، با جوزف «شپی» میلر روبه‌رو می‌شویم، مردی ساده‌دل و متعهد که در آرایشگاه کوچکش مشغول به کار است و زندگی‌ای آرام و بی‌ادعا دارد. سرنوشت با او بازی عجیبی می‌کند: او ناگهان در قرعه‌کشی ایرلندی برنده‌ی مبلغی قابل توجه می‌شود-هشت هزار و پانصد پوند، که در فضای آن زمان معادل یک ثروت ناگهانی و غیرمنتظره است. اما برخلاف انتظار خانواده و اطرافیانش، شپی نه به فکر خرید خانه‌ی جدیدی می‌افتد و نه به تعویض جایگاه اجتماعی خود. بلکه تصمیمی عجیب می‌گیرد: او می‌خواهد مانند عیسی زندگی کند. به جای صرف پول برای رفاه خود، تصمیم می‌گیرد آن را در راه کمک به بینوایان، تبهکاران اصلاح‌شده و حاشیه‌نشینان جامعه خرج کند. خانه‌اش را به روی بی‌خانمان‌ها باز می‌گذارد و در نهایت خود را وقف دیگران می‌کند. اما همین انتخاب، موجی از مخالفت و ناباوری را از جانب خانواده‌اش به دنبال دارد. همسرش و دخترش فلوری که در آستانه‌ی پیشرفت اجتماعی است، به شدت از این تصمیم برآشفته می‌شوند. داماد آینده‌اش، ارنی، جوانی روشنفکر اما سطحی‌نگر، مهربانی شپی را به ساده‌لوحی تعبیر می‌کند و به‌سرعت سلامت روان او را زیر سوال می‌برد. همان‌طور که شپی خانه‌اش را در اختیار یک دزد اصلاح‌شده و یک زن تن‌فروش آسیب‌پذیر می‌گذارد، جامعه اطراف او آرام‌آرام از او فاصله می‌گیرد. در نهایت، حتی پزشک و کشیش هم به این نتیجه می‌رسند که تصمیماتش باید ناشی از اختلالی در ذهنش باشد. پرسش بنیادینی که اثر بر آن تمرکز می‌کند همین است: در دنیایی که خودخواهی، عقلانیت اقتصادی و ظاهرگرایی بر آن مسلط است، آیا مهربانی بی‌قید و شرط را می‌توان چیزی جز دیوانگی دانست؟ لحن نمایشنامه در تمام طول اثر بین طنز، واقع‌گرایی اجتماعی و تأملات اخلاقی در نوسان است. موآم با دقتی روان‌شناسانه تضاد میان سادگی شپی و پیچیدگی ریاکارانه‌ی اطرافیانش را نشان می‌دهد. گفت‌وگوهای میان شپی و کسانی که تصمیم دارد به آن‌ها کمک کند، از جنس لحظات انسانی ناب‌اند-پر از گرما، شک، تردید، امید و دل‌سوزی. این لحظات در برابر گفت‌وگوهای خالی و متظاهرانه‌ی دیگر شخصیت‌ها، درخششی عاطفی و عمیق پیدا می‌کنند. نمایشنامه با زبانی ساده اما موثر، بحران اخلاقی جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که دیگر توان درک سخاوت واقعی را ندارد. در عین حال، "شپی" یک نقد اجتماعی تند هم هست. موآم با انتخاب یک شخصیت مرکزی که آرایشگر است-فردی از طبقه‌ی کارگر با ذهنیتی اخلاق‌مدار-و قرار دادن او در برابر خانواده و طبقه‌ای که در آستانه‌ی صعود به طبقه‌ی متوسط هستند، نابرابری‌های اقتصادی و شکاف‌های اخلاقی جامعه‌ی بریتانیا را در دوران پس از رکود بزرگ به تصویر می‌کشد. استفاده از صندلی سلمانی، برنده‌شدن در قرعه‌کشی، و واگذاری خانه به عنوان نمادهای اخلاقی و ساختاری، بر بار استعاری اثر می‌افزاید. اما آن‌چه "شپی" را به اثری فراموش‌نشدنی بدل می‌کند، نه فقط ساختار و پیام‌های اخلاقی آن، بلکه ظرافتی‌ست که در پرداخت شخصیت اصلی نهفته است. شپی موجودی معمولی‌ست که هیچ ویژگی خارق‌العاده‌ای ندارد، اما همین انسان ساده، با انتخاب‌هایی که از دل اعتقاد و انسانیت برمی‌آید، به شخصیتی استثنایی تبدیل می‌شود. این دقیقا همان نکته‌ای‌ست که موآم در پایان حرفه‌ی تئاتری خود می‌خواهد یادآور شود: قهرمان‌های واقعی، درخشان یا تراژیک نیستند؛ آن‌ها معمولی‌اند، اما وجدان بیدارشان جهان را-ولو اندکی-دگرگون می‌کند.
"شپی" نمایشی است بی‌فریاد، بی‌ژست‌های ایدئولوژیک، بی‌هیاهو؛ اما همین سادگی آرام است که در پایان، خواننده یا بیننده را به اندیشه‌ای جدی و تأملی عمیق درباره‌ی اخلاق، ایمان و مرز باریک بین عقل و جنون دعوت می‌کند. این اثر نه تنها نقطه‌ی پایان یک مسیر ادبی است، بلکه مرثیه‌ای انسانی برای مهربانی فراموش‌شده و وجدان به حاشیه‌رانده‌شده است. بی‌دلیل نیست که موآم پس از نوشتن آن دیگر هرگز به تئاتر بازنگشت؛ گویی گفته بود آن‌چه باید، و دیگر سخنی نمانده بود.
درباره ویلیام سامرست موآم
درباره ویلیام سامرست موآم
ویلیام سامرست موآم، زاده ی 25 ژانویه ی 1874 و درگذشته ی 16 دسامبر 1965، نویسنده ی داستان کوتاه، نمایشنامه نویس و رمان نویس انگلیسی بود. او به دفعات در دهه ی 1930 نام خود را به عنوان پردرآمدترین نویسنده مطرح کرده است. موآم پس از درگذشت والدینش در سن ده سالگی، توسط عموی نه چندان خوش اخلاق خود بزرگ شد. او که دوست نداشت مانند سایر اعضای خانواده، وکیل شود، حرفه ی پزشکی را برای خود برگزید اما اولین رمانش، چنان موفقیتی برایش به ارمغان آورد که بی درنگ پزشکی را رها کرد تا به نویسنده ای تمام وقت تبدیل شود. موآم در زمان جهنگ جهانی اول با نیروهای صلیب سرخ همکاری داشت و در سال 1916 به سرویس جاسوسی انگلیس پیوست و در کشورهای سوییس و فرانسه خدمت کرد. او سفرهای مختلفی به هند و کشورهای جنوب شرقی آسیا داشت و تأثیر این سفرها در داستان های کوتاه و رمان های این نویسنده مشهود است.
قسمت هایی از کتاب شپی

شپی: بهتره باور کنی، وقتی جوون بودم دخترا برام می مردن. جونشون در می رفت برای یک چشمک شپی. می دونی چطور تورشون می زدم. با بی اعتنایی! دم به ساعت می زدم توی پوزشون. خوش اقبالی رو هم مث دختر جماعت پس که بزنی آویزونت می شه. دوشیزه گرنج: (سری تکان می دهد.) همیشه نمی تواند منو با بی اعتنایی گول بزنه. من با کسی بر می خورم که حساب بانکی ش پر از پول باشه و موقعیت خوبی توی جامعه داشته باشه.

مقالات مرتبط با کتاب شپی
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
ادامه مقاله
چرا رمان های عاشقانه‌ی کلاسیک می خوانیم
چرا رمان های عاشقانه‌ی کلاسیک می خوانیم

همه ی ما شنیده ایم که "کتاب ها ما را به دنیای خود می برند." حالا این را هم اضافه کنیم که تجربه نشان داده کتاب ها گاهی ممکن است باعث شوند عاشق شویم

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب شپی" ثبت می‌کند