کتاب دستکش قرمز

Red gloves
کد کتاب : 13216
شابک : 9789643056490
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 74
سال انتشار شمسی : 1393
سال انتشار میلادی : 2001
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب دستکش قرمز اثر سپیده شاملو

دستکش قرمز» اولین مجموعه داستان کوتاه ازنویسنده جوان «سپیده شاملو» پس از رمان موفق «انگار گفته بودی لیلی » است . نویسنده در این مجموعه 14داستان کوتاه با رویکردهای متفاوت ارائه کرده است . در یک تقسیم بندی ابتدایی ، 7داستان ابتدای کتاب در دسته اول و بقیه در سمت دیگر این تقسیم بندی قرار می گیرند. وجه مشخص داستان های گروه اول (هفت شماره بیهوشی ، تاج ، تصادف ، خرما، سورپریز، پودر گیر نمی آید و دستکش قرمز)؛ تعلق به دوره اول کاری نویسنده (با توجه به تاریخ نگارش آنها و دیگر مشخصه ها که این نظر را ثابت می کند)، نگاه زنانه به مسائل پیرامون (راوی و شخصیت اول هر 7داستان ، زنان هستند)، نگاه رئالیستی به وقایع و موقعیت های انتخابی نویسنده ، ساده و سر راست بودن طرحهای داستانی و بی توجهی به فرم در داستان به عنوان دغدغه اصلی نویسنده است ، که این مورد آخر در داستان های گروه دوم در صدر توجه نویسنده قرار می گیرد. 7داستان کوتاه گروه دوم (کیسه سیاه ، آتش ، اولدوز، سفید، مجسمه ، چرخ فلک و الهه ) درست نقطه مقابل دیدگاه نویسنده در داستان های قبلی کتاب است . بیشترین توجه نویسنده در 7داستان گروه دوم ، به عنصر زبان داستانی معطوف شده است .

کتاب دستکش قرمز

سپیده شاملو
سپیده شاملو کارشناسی زبان انگلیسی دارد. مدتی مقالاتی دربارهٔ سینما نوشت و با انتشار رمان انگار گفته بودی لیلی به عنوان داستان‌نویس مطرح شد.
دسته بندی های کتاب دستکش قرمز
قسمت هایی از کتاب دستکش قرمز (لذت متن)
گل مجسمه ی شطرنج باز را با آب دریا درست کرده بودم. گل آن چشم های سیاه و کشیده، آن بینی باریک و آن صفحه ی شطرنج مخلوط خاک و آب دریا بود، نمک داشت و عطرش با همه ی گل های دنیا فرق می کرد. خواسته بودم کتاب شعر بدهم دستش. گل کتاب شعر به دست هایش نچسبد. براش شطرنج ساختم. هر مهره را پیش چشم های او صیقل دادم، چشم های سیاهش صیقلی تر می شد. صفحه را سوار کردم روی زانوانش، مهره را چیدم روی صفحه ... مجسمه را تمام کردم و شبانه آن را روی پایه ی سنگی میدان شهر وصل کردم ... انداختندم توی این زندان. شاید چیزی دزدیده بودم، شاید هم فهمیده بودند گل مجسمه را با آب دریا درست کرده ام. استفاده از آب ممنوع بود. آب تنی هم ممنوع بود. عطر شور هم ممنوع بود.