این نسخه ی فوق العاده ارائه شده... می تواند به خوبی مخاطبان آمریکایی را با یکی از بهترین شاعران قرن بیستم خاورمیانه آشنا کند
این کتابی خوب است... دسترسی حقیقی به اشعار نزار قبانی...
این کتاب آشنایی فوق العاده ایست با اسطوره و نماد شعر عربی مدرن برای دانشجویان و علاقه مندان به عربی و شعر جهان
با هزاران قطار سفر کرده ام سوار بر زین اندوهم سفر کرده ام بر روی ابر سیگارم سفر کرده ام در چمدانم سفر کرده ام.؛ نشانی محبوبه هایم را با خود دارم چه کسی دیروز محبوبم بود؟ قطار میرود سریعتر، سریعتر و گوشت مسافت را میجود مزرعه هایم را در سر راهش در هم می ریزد درختان را قورت می دهد پای دریاچه ها را لیس میزند.؛ مامور کنترل از من بلیت می خواهد و مقصدم را می پرسد مقصدی هم در کار است؟ هیچ هتلی بر روی زمین مرا نمیشناسد و هیچ آدرسی محبوبه هایم را.
وقتی تو می خندی آسمان از یادم می رود وقتی مردی را یافتی که تمام ذرات وجودت را به شعر بدل کند و هر تار مویت را بدل به مصرعی کند وقتی مردی بیابی به توانایی من؛ که در شعرش شستشویت دهد و با شعرش سرمه بر چشمانت کشد، گیسویت را شانه کند باید بی هیچ تردیدی به دنبالش روی، دیگر مهم نیست تعلق به من داری یا به او؛ تو در تعلق شعر خواهی بود
کجا داریم میرویم؟ قایقها میدانند روبه کجا بادبان می افرازند ماهیانمیدانند بهچهسویی شنا میکنند پرستوهامیدانندچه مسیری راپرواز میکنند اما ما شناوریم برروی آب غرق نمیشویم اما لباس سفر تن میکنیم سفرنمیرویم اما نامه مینویسیم نمیفرستیم اما برای تمامی هواپیماهای درحرکت بلیت میخریم در فرودگاه میمانیم اما تو ومن
ترجمه از روی ترجمه! انتشارات نگاه غیرحرفه ای کار کرده
حدیثک سجادة فارسیة و عیناک عصفورتان دمشقیتان تطیران بین الجدار و بین الجدار و قلبی یسافر مثل الحمامة فوق میاه یدیک و یأخذ قیلولة تحت ظل السوار… و انی أحبک… آقای احمد پوری از مترجمان “حدیث” را به صورت جمع “واژه ها” ترجمه کرده است و واژهی نکرهی “سجاده” را نیز ترجمه کرده است فرش به جای “فرشی” که اگر “فرشی” ترجمه میکرد در واقع به نظر نمیرسد از ادبیت ترجمهی ایشان کاسته میشد ! مورد عجیب دیگر این که ایشان در ترجمه “عصفوره” که به معنای “گنجشک” است ، “پرستو” آورده …آقای احمد پوری در کشوری که آشنایان به زبان عربی بی شمارند از متن انگلیسی نزار قبانی را به فارسی برگردانده بدون اینکه کمکی بخواهد و مشورتی بگیرد، بعد هم این ترجمه پر از غلط را روانه بازار کرده است! او “یسافر” را «پرواز میکند» ترجمه کرده و لابد فکر کرده نزارقبانی میتوانست به جای واژهی “یسافر” مثلا بگوید “یطیر” اما به عقلش نرسیده است ! او شاهکار کم ندارد، “ظل السوار” را ترجمه کرده است : ” سایه دیوار”!در حالی که عربی دان مبتدی میداند «سوار » به معنای گردنبند و النگو و دستبند و چنین چیزهایی است و اینها کجا و دیوار کجا !
شعر عربی رو باید از عربی ترجمه کرد نه انگلیسی جناب مترجم!
🔻 *ترجمه به کمک زبان میانجی* هنگامی که یک متن از یک زبان ترجمه میشود و مجدداً ترجمه آن به زبان سومی ترجمه میشود، اصطلاحاً در ترجمه از زبان میانجی استفاده شده است. به عنوان مثال، مجموعه شعر «عشق با صدای بلند» اثر نزار قبانی به زبان عربی نوشته شده است. این شعر عربی سپس به انگلیسی ترجمه شده و توسط احمد پوری مجدداً از انگلیسی به فارسی ترجمه شده است. به این معنی که احمد پوری برای ترجمه این مجموعه شعر از ترجمه انگلیسی آن استفاده کرده است. این کار به ترجمه با زبان میانجی اطلاق میشود. در ادبیات ترجمهای ما نمونههای بسیاری از ترجمه از زبان میانجی وجود دارد. علت فراوان بودن این آثار کمبود مترجم متخصص هر زبان است. یعنی زبانی مثل کرهای، مترجمهای بسیار کمتری نسبت به زبان انگلیسی و فرانسه دارد. ترجمه آثار ادبی از زبان میانجی؛ 🔻 اکنون، سؤال مهم این است که آیا استفاده از زبان میانجی برای ترجمه کار درستی است یا خیر؟ ترجمه به وسیله زبان میانجی همیشه مخالفان و منتقدان بسیاری با خود به همراه داشته است.
متاسفانه کتاب از انگلیسی ترجمه شده
من این کتاب رو تهیه کردم با اینکه اشعار نزار قبانی فوق العادت هستن اما این ترجمه ایراد داره و هم غلط املایی الان با ترجمه یداله گودرزی سفارش دادم پیشنهادم اینه فقط از این مترجم. اشعار عربی رو تهیه کنید
این شعر قبانی رو هم ترجمه کن اقای پوری أبی. صنفٌ من البشر .. مزیج من غباء الترک .. من عصبیة التتر .. أبی .. أثرٌ من الآثار .. تابوتٌ من الحجر تهرأ کل ما فیه .. کباب کنیسةٍ نخر .. کهارون الرشید أبی .. جواریه ، موالیه ، تمطیه على تختٍ من الطرر ونحن هنا .. سبایاه ، ضحایاه مماسح قصره القذر ..
من نمیدونم اقای پوری که عربی بلد نیست چه جوری از عربی ترجمه میکنه؟!
مترجم گوگل