1. خانه
  2. /
  3. کتاب تفتان زرد

کتاب تفتان زرد

نویسنده: یاشار کمال
3.2 از 1 رأی

کتاب تفتان زرد

Yellow Heat (Sari Sicak)
انتشارات: رایبد
٪15
100000
85000
معرفی کتاب تفتان زرد
کتاب «تفتان زرد» (Sarı Sıcak) نوشته‌ی یاشار کمال، مجموعه‌ای از دوازده داستان کوتاه است که برای اولین بار در سال 1952 منتشر شد. این اثر یکی از نخستین آثار برجسته‌ی نویسنده‌ی کرد اهل ترکیه است که زندگی مردم عادی آناتولی را در میانه قرن بیستم به تصویر می‌کشد. در این مجموعه، کمال با قلمی ساده و تأثیرگذار، به روایت زندگی سخت و پرمشقت روستاییان، کشاورزان، کارگران و افراد حاشیه‌نشین پرداخته و در دل داستان‌ها، مشکلات اجتماعی، فقر، مبارزه با طبیعت و پیچیدگی‌های روابط انسانی را به نمایش می‌گذارد.
داستان‌های این مجموعه همگی حول محور زندگی دشوار افرادی می‌چرخند که در فلات آناتولی و در شرایط آب و هوایی سخت زندگی می‌کنند. در این سرزمین، که خود کمال از آن برخاسته است، شخصیت‌ها با چالش‌هایی چون فقر، بی‌عدالتی اجتماعی و زمین‌های نامرغوب روبرو هستند. اما در عین حال، نویسنده لحظات امید، انسانیت و همبستگی را نیز در دل رنج‌های مردم به تصویر می‌کشد. این کتاب به خواننده فرصتی می‌دهد تا با زندگی مردم عادی ترکیه در آن دوره آشنا شود و به عمق فرهنگ و مبارزات آن‌ها پی ببرد.
در داستان‌هایی چون در جاده، شلوار سفید، جارو، بز و دیگر داستان‌های این مجموعه، کمال توانسته است تصویری واضح از مصائب زندگی در دنیای سخت و پرتنش خلق کند. او با استفاده از گرمای سوزان تابستان به‌عنوان نمادی از سختی‌های فیزیکی و عاطفی، شخصیت‌ها را در برابر انتخاب‌هایی دشوار قرار می‌دهد که نه تنها بر بقا، بلکه بر عزت نفس آن‌ها تأثیرگذار است.
«تفتان زرد» بیشتر از آنکه تنها داستانی باشد درباره زندگی در روستاهای ترکیه، یک بررسی عمیق از تاب‌آوری انسان‌ها در برابر سختی‌ها و مبارزات اجتماعی است. این کتاب با نگاهی اجتماعی، به بررسی ساختارهای اجتماعی و نیروهای محرک پشت این مبارزات می‌پردازد و آن را به اثری ضروری برای علاقه‌مندان به ادبیات ترکیه و انسان‌شناسی اجتماعی تبدیل می‌کند.
درباره یاشار کمال
درباره یاشار کمال
، یاشار کمال که یکی از مشهورترین نویسندگان و چهره های ادبی ترکیه بود،این نویسنده که آثارش به زبان های مختلف ترجمه شده اولین کاندیدای کشورش برای دریافت جایزه ادبی نوبل بود.
قسمت هایی از کتاب تفتان زرد

صورت لاغر مصطفی از سرخی هیزم‌ها گلگون‌تر بود. صورت سرخش پر بود از قطرات عرق. و قطره‌های عرق زیر روشنایی کوره برق می‌زدند. مصطفی صدای هیاهوی بوته‌های گر گرفتۀ درون کوره را می‌شنید. به صدای آن گوش سپرد، هربار که بوته‌ای داخل کوره می‌انداخت، صدایی شبیه صدای گریۀ نوزاد شنیده می‌شد. با خودش گفت:«وای، بوته‌ها هم گریه می‌کنن.»

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب تفتان زرد" ثبت می‌کند