کتاب حاضر مشتمل بر دو اثر از جرج بارکلی، کشیش و فیلسوف تجربهگرای دوران مدرن اولیه است. متن نخست با عنوان «رساله در اصول علم انسانی» در 1710 منتشر شد. بارکلی با این مقدمه آغاز میکند که تفکرات انتزاعی فلاسفه، چیزی جز سوءاستفاده از زبان نیست و هر علم انسانی ناشی از تجربههای حسی است. به طور کلی، اصل محوری کتاب را در این جملۀ مشهور بارکلی میتوا خلاصه کرد: بودن ادراک شدن است: esse est percipi. بارکلی باور دارد چیزی جز ایدهها و سوژههای ادراککننده وجود ندارد؛ در نتیجه «ماده» بهعنوان موجودی مستقل از ذهن فاقد هرگونه موضوعیت است. به بیان بارکلی، با حذف مفهوم ماده، بسیاری از مشکلات فلسفهی مدرن مانند تعامل روح و بدن، مسئله شر و تردید در تطابق ادراکها با واقعیت بهسادگی حل میشوند. به بیان وی، همهی خصوصیات «اولیه» (مانند امتداد) و «ثانویه» (مثل شکل، حرکت، رنگ، بو و طعم) در ذهن ما وجود دارند و قابل تفکیک از ادراک نیستند. نقش خدا در این نظام فکری بنیادی است. از آنجا که ایدهها بدون ذهن از بین میروند، برای تداوم هستی دنیا باید ذهن نامتناهیای وجود داشته باشد که همواره آنها را ادراک کند. بارکلی این ذهن را خدا مینامد که با ادراک نامتناهیاش، تضمین بقای هستی است. در ادامه متن دوم کتاب، با عنوان «سه گفت و شنود» قرار گرفته است. این متن فلسفهی بارکلی را در ضمن سه دیالوگ بین دو شخصیت فیلونوس و هیلاس مطرح میکند که هدف آن پاسخ به انتقادهایی است که پس از انتشار «رساله در اصول علم انسانی» به بارکلی ایراد شد. هیلاس نمایندهی افرادی است که به وجود ماده پایبنداند و فیلونوس مدافع اصالت ذهن و ایدهها است. در دیالوگ اول، فیلونوس با پرسشهای روشنی نشان میدهد که همهی چیزهایی که ما «حس» مینامیم (رنگ، صدا، دما و غیره) تنها در ذهن ادراک میشوند و مادهی مستقل معنا ندارد. از این راه، هیلاس به ناچار اعتراف میکند که هر ایده در صورتی که در ذهن کسی نباشد، وجود نخواهد داشت. دیالوگ دوم بر ارائهی ایدهآلیسم بارکلی متمرکز است. فیلونوس استدلال میکند که آنچه پدیدار میشود، مجموعهای از ایدهها در ذهن خداوند است و ما صرفا ناظر این نمایشیم. در اینجا «قوانین طبیعت» از نسبتهای مرتب و منظم بین ایدهها ناشی میشود. در دیالوگ سوم، بارکلی به دفاع از نظریهی خود در برابر ایرادات رایج میپردازد. او به استدلال اصلی خود اشاره میکند که بر اساس آن، تصور «وجود در غیاب ذهن» بیمعناست. همچنین با طرح مثالهایی از نسبیت ادراک (مانند تغییر شکل جسم در فاصلههای متفاوت)، بر وابستگی تجربیات به دید تجربهکننده تأکید میکند.
درباره جرج بارکلی
جرج بارکلی نویسنده و فیلسوف متولد ۱۶۸۵ در کیلکنی ایرلند است