کتاب چیزها صرفا هستند

Things Merely Are
کد کتاب : 15813
مترجم :
شابک : 978-6009785773
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب چیزها صرفا هستند اثر سایمون کریچلی

این کتاب دعوتی است برای خواندن شعر. سایمون کریچلی استدلال می کند که شعر با طیفی از مشاهده، قدرت بیان و توجه به زبان که هر رسانه دیگری را تحت الشعاع قرار می دهد، زندگی را بزرگ می کند. کریچلی در تعاملی غنی با شعر والاس استیونز نشان می دهد که شعر همچنین حاوی بینش عمیق و مهم فلسفی است. بیش از همه، او برای یک «معرفت شناسی شاعرانه» استدلال می کند که ما را قادر می سازد از نو به مسئله فلسفی رابطه بین ذهن و جهان بیندیشیم و در نهایت مشکل را کنار بگذاریم.

کریچلی با استفاده دقیق از کانت، رمانتیک‌های آلمانی و انگلیسی و هایدگر، استدلال می‌کند که شعر از طریق توصیف اشیاء خاص و صراحت سرسختانه آن‌ها - چه آب، چه گیتار، چه درختان یا گربه‌ها - «صرفا» چیزها را تداعی می‌کند. او نشان می‌دهد که این تجربه است که خلق و خوی آرامش را برمی‌انگیزد و بینش تخیلی را آزاد می‌کند که ما به آن نیاز داریم تا در برابر فشار واقعیت فشار بیاوریم. کریچلی همچنین استدلال می کند که این آرامش، چشم سینمایی ترنس مالیک را مشخص می کند که کار او در پایان کتاب مورد بحث قرار گرفته است.

کتاب چیزها صرفا هستند

سایمون کریچلی
سیمون کریچلی (Simon Critchley متولد ۲۷ فوریه ۱۹۶۰ در هرتفوردشایر) فیلسوف اهل انگلستان است.
دسته بندی های کتاب چیزها صرفا هستند
قسمت هایی از کتاب چیزها صرفا هستند (لذت متن)
«روزی کسی باید اثری بنویسد دربارهٔ تأثیرات اقلیم بر تخیل». عبارت بالا طرح کلی رویکردی است با حال و هوایی زیاده محلی، که می توان آن را «دیدگاه رسمی» هنر استیونس نامید. این عبارت را به این امید نوشتم که به مدد زبان خود استیونس به فهم درست بحث او دست یابیم و از این راه بکوشیم به اصطلاح با دوکسای ساده و ضدرآلیستی تفسیر آثار وی مقابله کنیم. استیونس که با رویکرد ضدرآلیستی فرسنگ ها فاصله دارد، می کوشد شعر واقعیت را به متن درآورد، و این جایی است که تخیل واقعیت را لمس می کند و به آن شکل دیگری می بخشد. پیش تر بر سویهٔ کانتی و رمانتیک این اندیشه تأکید کردم. به زبان فلسفه، استیونس به ما اجازه می دهد که مسئلهٔ اصلی معرفت شناسی را طرحی نو دراندازیم و بدین طریق از آن درگذریم و پشت سر رهایش کنیم. امیدوارم تا این جای بحث روشن باشد. اما در هنر استیونس ناسازهٔ ژرفی وجود دارد که در این فصل می خواهم آن را بررسی کنم. دیدیم که تز مرعوب کنندهٔ استیونس می گوید، شعر تخیل زندگی است و جملهٔ قصارش این می شود که جایی که تخیل نباشد، چیزی وجود نخواهد داشت. اما در شعرهای پایانی استیونس، که او آن ها را ذیل عنوان صخره در مجموعه اشعار سال ۱۹۵۴ و در اشعار دیگری از همان دوره دسته بندی می کند، اتفاق نسبتا متفاوتی روی می دهد. در این شعرهای فوق العاده، دغدغهٔ اصلی شاعر فعالیت تخیل شاعرانه یا اندیشه هایی دربارهٔ چیز نیست، بلکه - طی یک مضمون آشکارا کانتی دیگر - بحث بر سر خود چیز است، چیز ناانسانی دور و عریانی که ورای فهم و معناسازی بشری نهفته است. استیونس این چیز را «صخره» می نامد؛ خود چیز که با زینت رنگارنگ و افسون شاعرانه آراسته و تزیین نشده است. در این اشعار متأخر اشیاء مختلف و مرتبط بارها به روی صحنه می آیند: درختان زمستانی، برکه و خورشید، برگ های فروریخته و پرندگان مختلف. اکنون می کوشم نشان دهم که نکتهٔ اصلی انتخاب اشیاء طبیعی در این اشعار بازگشتی است به آن چه استیونس «حس سادهٔ چیزها» می نامد.