کتاب «رهبری دوآتشه» نوشتهی سوزان اسکات نخستین بار در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و به سرعت در محافل مدیریتی و رهبری به عنوان اثری متفاوت و جسورانه مورد توجه قرار گرفت. اسکات، که پیشتر با کتاب معروف خود «گفتوگوهای بیباکانه» شناخته شده بود، در این اثر گامی فراتر برمیدارد و مستقیما به نقد عمیق بسیاری از بهاصطلاح «بهترین شیوهها»ی رایج در مدیریت و رهبری سازمانی میپردازد. او با زبانی صریح، بیپرده و در عین حال الهامبخش، رهبران و مدیران را دعوت میکند که از تقلید کورکورانه از دستورالعملهای تکراری و اغلب ناکارآمد فاصله بگیرند و شیوههای واقعی، انسانی و سازندهتری را برای هدایت افراد و سازمانها در پیش گیرند. اسکات در این کتاب مفهوم «رهبری دوآتشه» را معرفی میکند؛ نوعی رهبری که به جای پنهانکاری، محافظهکاری و تکرار کلیشهها، بر صداقت، شفافیت، جسارت در بیان واقعیتها و ایجاد رابطههای اصیل انسانی استوار است. او در جایجای کتاب نمونههایی ملموس و داستانهای واقعی از محیطهای کاری مختلف ارائه میدهد تا نشان دهد که بسیاری از باورهای مدیریتی رایج، نه تنها کمکی به رشد سازمان نمیکنند بلکه در عمل مانع شکوفایی استعدادها، خلاقیت و کار تیمی میشوند. کتاب با نقد هفت «بدترین بهترین شیوهها» آغاز میشود؛ مواردی همچون برگزاری جلسات بیش از حد و بینتیجه، فرهنگ بازخورد سطحی و ریاکارانه، تمرکز افراطی بر فرایندهای رسمی به جای نتایج واقعی، و استفاده بیش از اندازه از عبارات انگیزشی کلیشهای. اسکات نشان میدهد که این شیوهها در ظاهر جذاب و منطقی به نظر میرسند، اما در واقع به فرسایش انرژی، نارضایتی کارکنان و کند شدن جریان نوآوری منجر میشوند. او سپس جایگزینهای عملی و الهامبخش برای این رویکردها پیشنهاد میکند؛ جایگزینهایی که بر مکالمههای شفاف، اعتماد متقابل، مسئولیتپذیری فردی و جمعی، و پذیرش آسیبپذیری در رهبری تأکید دارند. سبک نوشتاری اسکات در این کتاب همانند اثر پیشین او پرشور، روان و سرشار از جملات تأثیرگذار است. او نه به زبان نظریههای خشک مدیریتی، بلکه با بیانی داستانی و تجربی سخن میگوید و همین امر کتاب را برای طیف وسیعی از خوانندگان-از مدیران ارشد گرفته تا کارآفرینان و حتی کارکنانی که به دنبال تغییر در محیط کار خود هستند-قابلدرک و الهامبخش میکند. اسکات بارها تأکید میکند که رهبری واقعی، بیش از آنکه مجموعهای از تکنیکها باشد، نوعی طرز فکر و نگرش است؛ نگرشی که نیازمند شجاعت، صداقت و توانایی روبهرو شدن با حقیقت-از زمانی که ناخوشایند است-میباشد. یکی از نقاط قوت کتاب، پیوند زدن مفاهیم نظری با مثالهای عملی است. اسکات نشان میدهد که چگونه میتوان به جای جلسات بیثمر، گفتوگوهای کوتاه و موثر داشت؛ یا چگونه به جای بازخوردهای کلیشهای، مکالماتی صادقانه و تحولآفرین را شکل داد. او رهبران را به این چالش میکشد که به جای پنهان شدن پشت زبان رسمی و عبارات محافظهکارانه، با اصالت و صداقت کامل سخن بگویند-از اگر این کار دشوار یا پرخطر باشد. «رهبری دوآتشه» در فضای مدیریتی معاصر، پاسخی به بحران اعتماد و انگیزش در محیطهای کاری به شمار میآید. خوانندگان و منتقدان بسیاری کتاب را تحسین کردهاند و آن را اثری میدانند که میتواند سازمانها را از دام روزمرگی و تکرار بیرون کشیده و به سمت پویایی، نوآوری و رشد پایدار هدایت کند. این اثر بهویژه برای مدیرانی که احساس میکنند با وجود پیروی از دستورالعملهای رسمی مدیریتی، تیمهایشان همچنان دچار بیانگیزگی و رکود هستند، میتواند راهگشا و الهامبخش باشد. در مجموع، کتاب «رهبری دوآتشه» نه تنها یک راهنمای مدیریتی، بلکه مانیفستی برای تغییر در نگاه به رهبری است. سوزان اسکات با شجاعت و صداقتی کمنظیر نشان میدهد که بزرگترین سرمایه رهبران نه در تکرار الگوهای ازپیشتعریفشده، بلکه در توانایی ساختن رابطههایی اصیل، مکالمههایی شفاف و فرهنگی مبتنی بر اعتماد است. این کتاب میتواند الهامبخش نسلی از رهبران باشد که به جای حفظ وضع موجود، جسارت تغییر و توانایی خلق آیندهای متفاوت را دارند.
درباره سوزان اسکات
سوزان اسکات بنیانگذار Fierce، یک شرکت آموزشی جهانی است که شرکتهای بزرگی مانند یاهو و استارباکس از مشتریان آن هستند.