آری براستی... که بهزیبایی بزرگان پارسی از هجران و وصال، شعرهای بسیار سرودهاند از چشم و لب یار، لیک هنگامهی رنج در صنوبر، غم هجرانش، جدایی از چشم و لب یار نیست بلکه جدایی مردمان از یکدیگرند و هر شهر تاریخی که پارهای از تن این مادربزرگ ایران است به ناحق جدا شده جای زخمیست عمیق از تیر دژخیمان این سرزمین بر جان این درخت کهنسال. و ما مردم در غم فراق از خویش به سوگ خویش نشستهایم و این درخت زرینبرگ صنوبر، باشکوه دگربار در رنج است، و در این هنگامهی رنج که سرشار از غمی باشکوهام این مجموعه را با افتخار تقدیم به تمام پارسیزبانان جداافتاده از درخت باشکوه صنوبر ایران میکنم، با امید به آنکه مرزها و دیوارها دگربار با نیروی جادویی عشق بشکند و قلبها به شادی مقیم یکدیگر شوند.
علیرضا ملکزاده شاعر ایرانی متولد سال 1365 میباشد.