1. خانه
  2. /
  3. کتاب امشب از خود می سازیم

کتاب امشب از خود می سازیم

3 از 1 رأی

کتاب امشب از خود می سازیم

Questa sera si recita a soggetto
انتشارات: قطره
٪15
115000
97750
معرفی کتاب امشب از خود می سازیم
«امشب از خود می سازیم» نمایشنامه‌ای برجسته از لوئیجی پیراندلو است که در سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۲۹ نگاشته شد و نخستین‌بار در ۲۵ ژانویه ۱۹۳۰ در کونیگسبرگ به صحنه رفت؛ سپس در ۱۴ آوریل همان سال در تئاتر تورین ایتالیا اجرا شد. این اثر، سومین بخش از سه‌گانه‌ی مشهور متا-تئاتری پیراندلو است که پس از «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» و «هر کدام به شیوه‌ی خود» نگاشته شد. نمایشنامه در ژانر تراژدی-کمدی و متا-تئاتر آوانگارد جای می‌گیرد و ساختار بداهه‌پردازی را با پرسش‌های فلسفی درباره هویت، حقیقت و هنر درمی‌آمیزد. لحن آن هم‌زمان بازیگوشانه و نگران‌کننده است و در مرز میان شوخ‌طبعی تئاتری و تأملات وجودی در نوسان است. سبک پیراندلو در اینجا تبلور مینیمالیسم صحنه‌ای است که با پیچیدگی‌های خودبازتابانه‌ی متا-تئاتری درهم‌تنیده شده: بازیگران مدام میان نقش‌های درون‌نمایشی و هویت‌های واقعی خود جابه‌جا می‌شوند، و کارگردان نیز به عنوان شخصیتی دراماتیک وارد جریان می‌شود و هرگونه قطعیت متن از پیش‌نوشته را از میان برمی‌دارد. روایت - بی‌آن‌که پیچش‌های تعیین‌کننده‌اش برملا شود - با صحنه‌ای آغاز می‌شود که در آن دکتر هینکفوس، مدیر گروه تئاتر، از بازیگران می‌خواهد بر اساس داستانی کوتاه به نام «لئونورا، به‌علاوه!» که خود نوشته، نمایشی بداهه خلق کنند. قرار است بازیگران به‌تدریج با شخصیت‌هایشان یکی شوند، اما همچنان در برابر مداخلات مکرر هینکفوس واکنش نشان دهند. همین تقابل میان آزادی هنری و اقتدار کارگردان، شکافی در ساختار اجرا پدید می‌آورد. با پیشروی در اجرای داستان خانواده‌ی لاکروس، که مملو از حسادت، خیانت و تراژدی است، مرز میان واقعیت و خیال فرو می‌پاشد تا آن‌جا که نمایش به هرج‌ومرج کامل می‌رسد و کارگردان ناگزیر پایان آن را به‌طور ناگهانی اعلام می‌کند. مضامین مرکزی اثر شامل سیالیت هویت، کشمکش میان ساختار و خودانگیختگی، و مرز لرزان میان بازیگر و شخصیت است. نمایش با نگاهی پرسش‌گرانه می‌کاود که آیا هنر می‌تواند حقیقتی بسازد یا تنها بازتابی از زیست ممکن است. هم‌زمان، اقتدارگرایی در فرایند خلق هنری را نقد می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه فرم می‌تواند اصالت را سرکوب کند، و بداهه‌پردازی، با آنکه آزادی‌بخش به نظر می‌رسد، خود حامل نوعی خیانت به وفاداری هنری است. شخصیت‌ها در این نمایش بیش از آن‌که واجد ویژگی‌های فردی باشند، تجسم ایده‌ها و مفاهیم‌اند. دکتر هینکفوس نماینده‌ی هنرمند مستبد است؛ بازیگران، میان نقش و خود واقعی در نوسان‌اند و در بداهه‌پردازی‌ها ابعادی عاطفی و ناپالوده از خویش را بروز می‌دهند. مومینا، سینیورا ایگنازیا، سینیور پالمیرو، ریکو وری و دختران به عنوان تیپ‌های کهن‌الگویی سیسیلی، نقشی دوگانه ایفا می‌کنند: هم درام خانوادگی را پیش می‌برند و هم آینه‌ای برای تعارضات پنهان در فرآیند اجرا هستند. این تعامل، بحران میان خودآگاهی و نقش تحمیلی را، چه بر صحنه و چه در زندگی واقعی، برجسته می‌سازد. نمایش پس از انتشار، به‌ویژه در اجراهای بعدی، به‌واسطه‌ی رادیکالیسم فرمال و نوآوری‌های متا-تئاتری‌اش مورد تحسین قرار گرفت. اگرچه «شش شخصیت...» شهرت بیشتری دارد، این اثر نیز از نظر بازاندیشی در قراردادهای تئاتری و نقش مخاطب، به همان اندازه تأثیرگذار است. اجرای گروه تئاتر لیوینگ در نیویورک در دهه‌ی ۱۹۵۰، با محو مرز میان بازیگر و اجرا و واقعیت، واکنش‌هایی دوسویه برانگیخت؛ از تحسین برای نوآوری تا سردرگمی مخاطب در مواجهه با فرم گریزپای اثر.
در نهایت، این نمایشنامه هم‌زمان تجربه‌ای تئاتری، فلسفی و روان‌شناختی است. فروپاشی ساختار نمایشی به مثابه‌ی لحظه‌ی کشف حقیقت هنری عمل می‌کند، و از دل آشفتگی، شکلی از اصالت برمی‌خیزد که نه در متن، بلکه در تجربه‌ی زیسته‌ی اجرا متولد می‌شود. پیراندلو با این اثر ما را به بازاندیشی در چیستی روایت، نقش بازیگر و اعتبار واقعیت دعوت می‌کند؛ اثری بی‌قرار، بی‌قرارکننده، و همچنان معاصر.
درباره لوئیجی پیراندلو
درباره لوئیجی پیراندلو
لویجی پیراندلو، زاده ی ۲۸ ژوئن ۱۸۶۷ و درگذشته ی ۱۰ دسامبر ۱۹۳۶، نمایشنامه نویس و رمان نویس ایتالیایی بود که در سال ۱۹۳۴ برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شد. داستان های کوتاه او نیز شهرت زیادی دارد.لویجی پیراندلو در سیسیل متولد شد. پدر او بازرگان گوگرد بود و انتظار داشت که پسرش هم همان شغل را انتخاب کند. اما لوییجی در تحصیلاتش موفق بود و توانست در رشته ی ادبیات ادامه ی تحصیل دهد. او در سال ۱۸۸۷ وارد دانشگاه رم شد و بعد از آن برای تحصیل به بن رفت و آن جا تز دکترای خود را درباره ی گویش بومی سیسیلی تکمیل کرد.پیراندلو در نخستین کوشش خلاقش مراثی رم گوته را ترجمه کرد و بعد از ملاقاتش با کاپوانا، نویسنده سیسیلی، همه توجهش را بر ادبیات داستانی ناتورالیستی متمرکز کرد. او در سال ۱۸۹۳، نخستین رمان خود، مطرود را نوشت .وی مدت ها استاد سبک شناسی دانشگاه رم بود. وی تا بعد از جنگ جهانی اول در کارش ناشناخته بود. تا اینکه نمایشنامه ای از او با نام «شش کاراکتر در جستجوی یک نویسنده» شهرتی ناگهانی برایش آورد.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب امشب از خود می سازیم" ثبت می‌کند