رمان «مرگ من» نوشتهی لیزا تاتل، اثری کوتاه اما پرطنین است که نخستین بار در سال ۲۰۰۴ منتشر شد و در اکتبر ۲۰۲۳ بازنشر گردید. بازگشت این رمان به قفسهها تنها یک تجدید چاپ ساده نیست؛ بلکه بازشناسی دوبارهی اثری است که در تقاطع وحشت روانشناختی، ادبیات فمینیستی و تاملی هنری ایستاده است. تاتل، نویسندهی اسکاتلندی-آمریکایی، از دههی ۱۹۷۰ در ژانرهای گمانهزنانه و فانتزی نامی شناختهشده است. او با همکاری جرج آر.آر. مارتین در Windhaven و با مجموعه داستانهای کوتاه فمینیستی و ماجراجویانهاش، جایگاهی منحصربهفرد در ادبیات معاصر پیدا کرده. آنچه «مرگ من» را خاص میکند، امتداد همین دغدغههاست: ترکیب ژرفکاوی روانشناختی با نقدی ضمنی بر جایگاه زنان در تاریخ هنر و ادبیات. داستان حول محور نویسندهای بینام میچرخد که پس از مرگ همسرش، همزمان با سوگ، خلاقیت خود را نیز از دست داده است. پیشنهاد نوشتن زندگینامهی هلن رالستون-رماننویس و هنرمندی تقریبا فراموششده که بیش از هرچیز به خاطر نقاشی پررمزوراز «سیرسه» شناخته میشود-به او فرصتی تازه میدهد. اما پرترهی رالستون با عنوان «مرگ من»، که برای نمایش عمومی بیش از حد آزاردهنده به نظر میرسد، نقطهی آغاز پیوندی وهمآلود بین زندگی این دو زن است. در روند روایت، مرز میان پژوهش و تجربهی شخصی محو میشود. هرچه نویسنده بیشتر در زندگی رالستون فرو میرود، پژواکهای هویتی و همزمانیهای شگفتانگیز میان آن دو آشکارتر میشود. پرسش محوری به تدریج تغییر میکند: آیا این زندگینامه دربارهی رالستون است، یا دربارهی خود راوی که در لابهلای اندوه و بحران هویت خویش گرفتار است؟ نثر تاتل با لحنی ساده و محاورهای آغاز میشود، اما آرامآرام به ابهامی نگرانکننده و جوی سنگین میلغزد. منتقدان این تغییر لحن را به «ترکیبی از صراحت روزمره و فضایی شبحگون» تشبیه کردهاند. به همین دلیل است که رمان همزمان به عنوان وحشت روانشناختی و نیز مراقبهای ادبی بر حذف زنان در عرصههای هنری خوانده میشود. بازخورد خوانندگان معاصر نیز یک دوگانگی را برجسته میکند: اثری «ظریف، کماهمیتنما، اما عمیقا روانشناختی و شوم»، یا به تعبیر دیگر «رمانی کوتاه و ژانر-محور که مرز میان واقعیت، خیال، تاریخ هنر و ماوراءالطبیعه را درمینوردد». پایانبندی، که همهچیز را در چارچوبی تازه بازتعریف میکند، مورد ستایش قرار گرفته، هرچند برخی آن را به عمد مبهم و فراداستانی میدانند. اهمیت بازنشر این رمان نیز در همین نکته نهفته است: یادآوری دوبارهی نویسندگانی که در حاشیه ماندهاند، اما آثارشان ظرفیت گفتوگو با دغدغههای امروز را دارند. در جهانی که همواره مرز میان خاطره و واقعیت، روایت و حقیقت، فردیت و بازنمایی را بازمیپرسد، «مرگ من» همچنان طنینافکن است. به اختصار، لیزا تاتل در «مرگ من» داستانی خلق میکند که هم مطالعهای روانشناختی از سوگ و بحران هویت است، هم بازاندیشی در جایگاه زنان در ادبیات و هنر. این رمان کوتاه نهتنها بافتی وهمآلود و تکاندهنده دارد، بلکه همچون آینهای تاریک، خواننده را وادار میکند تا به رابطهی میان نویسنده و سوژه، زندگی و افسانه، نگاه دوباره بیندازد.
درباره لیزا تاتل
لیزا تاتل (1952- ) نویسنده امریکایی داستانهای علمی-تخیلی، فانتزی و وحشت میباشد.