1. خانه
  2. /
  3. کتاب پیاده دیدن

کتاب پیاده دیدن

جدید
3.1 از 1 رأی

کتاب پیاده دیدن

تأملاتی بر کرانۀ مسکو
to see on foot
انتشارات: سوره مهر
٪10
200000
180000
معرفی کتاب پیاده دیدن

پیاده دیدن مواجهۀ من با شهر مسکو است اما قرار نیست فقط گزارشی از یک سفر باشد؛ بیشتر از آنکه بخواهد بگوید در مسکو چه دیدم، می‌خواهد به ما یادآوری کند اهمیت چگونه‌ دیدن را و چرا این دیدن برای ما، نه یک تجربۀ توریستی، بلکه یک مکاشفۀ فرهنگی و تاریخی است. متن از دل دو سفر به پایتخت روسیه زاده شده: یکی در تابستانی روشن و گرم، و دیگری در پاییزی خاکستری و سرد. آنچه میان این دو زمان امتداد یافته، تنها حرکت فصلی تقویم نیست، بلکه حرکتی در فهم ماست از نسبت فرم با معنا، مکان با حافظه، و تاریخ با بدن زیستۀ انسان.

متن در میدان سرخ، در برابر گنبدهای رنگین کلیسای سنت باسیل، یا در زیر سایۀ دیوارهای بلند کرملین، با سوبژۀ ایرانی رو‌به‌رو می‌شود، با ایران خودمان، با معماری بی‌نشانی که سال‌هاست نه‌تنها خاطره‌ای نمی‌سازد، که گاهی خاطره‌ها را هم پاک می‌کند. متن می‌خواهد بپرسد: چرا مسکو توانسته چنین حافظۀ معماری نیرومندی برای مردمش و برای جهان شکل بدهد؟ چرا هر بنایش قصه دارد، و چرا ما حتی از قصه‌های نیم‌ماندۀ خودمان هم غافلیم؟

متن در نگاه نخست، یادداشت‌هایی است دربارۀ یک سفر، اما بعدتر، جستاری است در باب زمان، خاطره و هویت. در این نوشتار، من از دیدن بناها حرف می‌زنم، اما نه به‌عنوان توده‌های بی‌جان، بلکه همچون موجوداتی زنده که آگاهی تاریخی را در خود فشرده‌اند. بناها برای ما نشانه‌اند؛ نشانه‌هایی از نحوۀ بودن در جهان، از شیوۀ روایت قدرت، از معناهای فرهنگی که در آجرها و گنبدها نهفته‌اند و گاه از ما پنهان می‌مانند.

درباره امیررضا مافی
درباره امیررضا مافی
"امیررضا مافی" متولد دهه ی شصت در تهران و دانش آموخته ی فلسفه ی غرب است. او به مذهب شیعه در اسلام اعتقاد دارد. مافی داستان نویسی را از کودکی آغاز نموده و با همکاری در نشریات "کیهان... بچه ها" و "بچه ها.... گل آقا" راه نوشتن را پی گرفته است. در نوجوانی به ادبیات نمایشی رو می آورد و با نوشتن فیلمنامه ی نیمه بلند "خسوف یک ماه" برنده ی لوح تقدیر جشنواره ی عذرا می گردد. از آن پس نمایشنامه های "یک شب بارانی"، "در انتظار مرگ" و "خداکشی" را می نویسد که اجرای آخری مشکلاتی را برای او پدید می آورد. این مشکلات در سال 1383، مافی را از ادبیات نمایشی دور و به ادبیات داستانی نزدیک می کند. کتاب "سکوت چشم ها" در سال 85 و "کویر من" در آستانه ی انتخابات سال 88 توسط انتشارات "نیمروز" منتشر می شود. سپس او وارد ادبیات داستانی جنگ می شود و رمان هایی واقعی در فضایی جدید، با نام های "داستان اسماعیل" و "شریف شریف" در سال 89 و "کیمیای مجنون" و "روایت یک مرد" را در سال 90 به همت انتشارات "سوره سبز" منتشر می نماید. نگاه نوی مافی به مقوله ی جنگ باعث انتخاب فرم متفاوت و پرداخت به محتوای کمتر خوانده شده در این حوزه می شود که نمودش در "روایت یک مرد" و اوجش در "سطرهای گنگ" است که در سال 91 منتشر شد. بازگشت مافی به جهان فکری خودش باعث می شود، او داستان "جزیره ی سلاخی" را در اردیبهشت 91 بنویسد که اکنون به همت نشر نوگام در حال انتشار است و داستان "وضیعت مجهول" که در اردیبهشت 92 در ایران منتشر شده است. در خلال این سال ها دفتر شعر "یک بشقاب شعار و سالاد وصل" او که توسط ارشاد ایران غیرمجاز اعلام شده بود نیز به صورت افست منتشر و در دسترس علاقه مندان قرار گرفت. همچنین داستان "مرگ تولد" او در سال 87 غیرمجاز اعلام شد. از اواخر سال 89 امیررضا مافی به درخواست دفتر ادبیات نمایشی رادیو دوباره به نوشتن نمایشنامه ، این بار در شکل رادیویی پرداخت و تا کنون بیش از یکصد نمایشنامه ی الف و چند سریال نمایشی را برای شبکه های مختلف رادیو نوشته و تنظیم نموده است. همچنین تله فیلم "بعد از غبار" ساخته ی "محمود معظمی" بر اساس فیلمنامه ی "راز سرخ" او توسط شبکه ی پنج تلویزیون ایران ساخته و پخش شده است. در تمام این سال ها و در کنار فعالیت در حوزه ی ادبیات داستانی و نمایشی، مافی پیوسته مطالعات فلسفی خود را در حوزه های ادبیات پست مدرن و فلسفه ی کانت ادامه داده و در حوزه ی دین پژوهی به مسائل جدید کلامی پرداخته است که ماحصلش دو مقاله و چندین یادداشت بوده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب پیاده دیدن" ثبت می‌کند