کتاب موضوع اصلی چیست؟

What Matters Most: Living a More Considered Life
(یونگ شناسی کاربردی)
کد کتاب : 29448
مترجم :
شابک : 978-6006268804
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 357
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب موضوع اصلی چیست؟ اثر جیمز هالیس

ما چرا اینجاییم؟ معنای وجود چیست؟ واقعا چه چیزی در زندگی بیشترین اهمیت را دارد؟ حتی برای شروع پاسخ به این سوالات، باید با کاوش در آرمان ها، ارزش ها و باورهای درونی خود شروع کنیم. ارائه دیدگاه منحصربه‌فرد تحلیلگر و نویسنده محترم جیمز هالیس، در "کتاب موضوع اصلی چیست؟" به خوانندگان کمک می‌کند تا از رویدادهایی که در درونشان رخ می‌دهند، قدردانی کنند (حتی شگفت‌زده شوند)، حتی در شرایطی که دنیای بیرونی مبارزات دائمی ایجاد می‌کند.

با نگاهی تازه به مفهوم شادی، هالیس از لحنی گرم و در دسترس استفاده می کند تا خوانندگان را تشویق کند که تحمل ابهام را بیاموزند، به جای امنیت، رشد را در آغوش بگیرند، به قدرت اروس احترام بگذارند، بحران های معنوی را از پای درآورند و سایه مرگ را کنار بزنند. ارائه خرد الهام بخش و تأملات شخصی برای پرداختن به عمیق ترین نگرانی های ما، آنچه مهم تر است بسیار بیشتر از کلیشه های خودیاری صرف است. درعوض، هالیس خوانندگان را راهنمایی می‌کند تا قلب موضوع را کشف کنند، و بفهمند زندگی واقعی در کامل‌ترین و معنادارترین حالت آن - به عنوان شهروندان کاملا درگیر جهان - به چه معناست.

کتاب موضوع اصلی چیست؟

جیمز هالیس
دکتر جیمز هالیس رییس انستیتو یونگ واشنگتن و یکی از برجسته‌ترین روانکاوان یونگی (پیرو مکتب پروفسور کارل گوستاو یونگ) است. او در ایالت ایلینوی آمریکا متولد شد و در سال ۱۹۶۲ از دانشگاه منچستر فارغ‌التحصیل شد. جیمز هالیس پیش از آن که مجدداً بین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲به عنوان یک روانکاو پیرو مکتب یونگ در انستیتو یونگ زوریخ آموزش ببیند، مدت ۲۶ سال در کالج‌ها و دانشگاه‌های متعددی به تدریس علوم انسانی پرداخت..
قسمت هایی از کتاب موضوع اصلی چیست؟ (لذت متن)
سـاعت سـه صبـح چیـزی شـما را بیـدار می کنـد- در خـواب چهـرۀ فرامـوش شـده ای بـر شـما ظاهـر می شـود، دلهره ای آشـنا چرتتـان را بـر هـم می زنـد و رنجـی روحتـان را برآشـفته می کند. یـا حیـن رانندگـی در بزرگـراه، و تعجیـل بـرای رسـیدن بـه خانه، لحظـه ای از گذشـته از اعمـاق ذهنتـان وارد خـودآگاه می شـود، و متعجـب می شـوید کـه چـرا همیـن حـالا در ذهنتان تداعی شـد، آن هـم در ایـن مـکان بـه کلـی متفـاوت. فرزنـد یـا نـوۀ خـود را می بینیـد، و لحظـه ای مشـابه را بـه خاطـر می آوریـد، و تعجـب می کنیـد کـه در کجـای ذهنتـان گـم شـده بـود، و حـالا چطـور شـد کـه همیـن جـا بایـد آن را به خاطـر بیاوریـد. با خودتـان فکر می کنیـد چگونـه تبدیل به کسـی شـدید کـه هم اکنون هسـتید. چطـور شـد کـه بـا همسـرتان ازدواج کردیـد؟ چگونـه اسـت کـه آن تردیدهـای آشـنا، رفتارهـای خـود تخریبـی و پیامدهـای قابل پیش بینـی هنـوز زمـام اختیـار انتخاب هایتـان را به دسـت دارند؟ چـه کسـی مشـغول نوشـتن زندگینامـۀ شماسـت که هنـوز کامل نیسـت- شـما، کسـی دیگر، یا نیروهایی اهریمنی؟ چطور شـد که متفـاوت از نقطۀ آغاز این سـفر بـه اینجا رسـیدید، بـه جایی کاما و چطـور می توانیـد در میـان انبـوه انتخاب هایی که بنـا به ضرورت صـورت دادیـد، بـه همـان جایـی کـه راه را گـم کردیـد بازگردید؟ همـه مـا با شـیون و نالـه به ایـن جهان پرتاب شـدیم، مـا از جایی بودیم- خانه مان، آرامش و آسـایش، اخراج شـدیم و عازم کـه قبـا سـفری پرمخاطره هسـتیم که پایانی جز خاموشـی ندارد.