کتاب شیطان درون ما

«شیطان درون ما» دومین رمان صباح‌الدین علی رمان‌نویس معروف ترکیه‌ای روایتی از شیطان درون انسان‌هاست، روایت شرارتی که به تدریج در وجود انسان قدرت می‌گیرد و افراد ضعیف‌تر را به کام خود فرو می‌برد. این رمان نخستین بار در سال 1940 به زبان ترکی استانبولی منتشر و بعد از آن بارها چاپ و به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.
داستان درباره‌ی دو جوان به نام‌های عمر و ماجده است که زندگی مشترک خودشان را با عشق آغاز می‌کنند و بعد گرفتار اتفاقات ناخوشایندی می‌شوند که جامعه و یا شاید روح ضعیف‌شان به آن‌ها تحمیل می‌کند. عمر شخصیت اصلی رمان درگیر تقابل با خواسته‌های درونی، ضعف‌ها و فشارهای اجتماعی است. او در مسیر زندگی ‌خودش با ماجده آشنا می‌شود؛ دختری که عشق و تعهدش می‌تواند برای عمر نجات‌بخش باشد اما تصمیمات نادرست و ترس‌های درونی او مانعی بر سر راه این رهایی است. عمر شخصیتی ضعیف‌النفس است که ترس و تردید همیشه مانع تصمیم‌گیری درست او می‌شود. او نماد انسانی است که با شیطان درونش درگیر است. در مقابل، ماجده شخصیتی پاک، ساده ‌دل و عاشق است که تلاش می‌کند عمر را از سقوط نجات دهد. عمر نماد ضعف و بی‌عملی است، در حالی که ماجده با خلوص و عشق، نشانه‌ی امید و نجات. این دوگانگی خواننده را با مسئله‌ای عمیق‌تر یعنی مسئولیت فردی روبه‌رو می‌کند. نویسنده با تاکید بر این تقابل، رهایی یا سقوط انسان را در گرو انتخاب‌های او می‌داند. داستانی پر از کشمکش‌های روانی، اجتماعی و عاطفی.
صباح‌الدین علی نشان می‌دهد که چگونه گاهی بزرگ‌‌ترین دشمن انسان‌ها، خودشان هستند و به جای مقابله با جامعه، از درون شکست می‌خورند. او تاثیر فشارهای اجتماعی و به دام افتادن افراد ضعیف را با نگاهی تیزبینانه به تاریکی ذهن افراد و شیطان درون آن‌ها نشان می‌دهد. از نظر او موجودی به نام شیطان وجود ندارد و هر چه هست درون ماست و این ما هستیم که برای رفتار و کارهای خودمان به دنبال موجودی بیرونی می‌گردیم تا او را مقصر جلوه بدهیم. «مسئول دائمی برای همه کارهایی که از نتیجه‌شان بی‌خبر بودم و دوست داشتم انجامش دهم در نهایت نتیجه منفی بدست می‌آوردم پیدا کرده بودم: لغتی ایجاد کرده بودم به اسم «شیطان»، هر عمل کثیف و مزخرفی که انجام می‌دادم، بار می‌زدم رو دوش اون بدبخت و به جای این که به خاطر اون کار رو خودم تف کنم، خودم رو به عنوان یه شخص مظلوم و ظلم‌دیده جلوه می‌دادم و لایق شفقت و محبت می‌دونستم... ولی شیطان کجا بود عزیز دلم؟ شیطان شده غلاف و سرپوشی واسه حماقت و غرور پوچ و بی‌جای ما که از عذاب وجدان فرار کنیم... البته اگه وجدانی داشته باشیم.»
«شیطان درون ما» رمانی خواندنی از ادبیات ترکیه است که بر مسئولیت فردی انسان‌ها تاکید می‌کند، گزینه‌ای مناسب برای علاقمندان به رمان‌های اجتماعی و روان‌شناختی.