در جهان امروز که علم، فناوری و بازار بیش از هر زمان دیگری در هم تنیدهاند، توان یک کشور در خلق ارزش از دانش و تبدیل ایده به محصول، معیار اصلی پیشرفت و اقتدار ملی به شمار میآید. در این میان، همکاری میان شرکتهای بزرگ و بنگاههای نوپای فناورانه نقشی حیاتی در شکلگیری زیستبوم نوآوری ایفا میکند؛ همکاریای که اگرچه در ظاهر ساده مینماید، در عمل با چالشهای فرهنگی، ساختاری و نهادی متعددی روبهرو است. کتاب «بزرگ مریخی، کوچک ونوسی» حاصل سالها تجربه میدانی و مطالعه عمیق در بستر واقعی صنعت و فناوری ایران است؛ تلاشی کمنظیر برای شناخت ریشههای این چالشها و ترسیم مسیر همکاری موثر میان دو قطب متفاوت ولی مکمل زیستبوم نوآوری کشور. پژوهش حاضر نه صرفا یک گزارش علمی، بلکه روایتی تحلیلی، بومی و کاربردی از واقعیتهای همکاری فناورانه در ایران است؛ واقعیتهایی که نویسندگان با دقت و نگاهی نقادانه اما امیدبخش، آن را کاویدهاند. این اثر تنها یک کتاب نیست؛ راهنمای عملی برای همه کسانی است که به تحقق اقتصاد مبتنی بر نوآوری و فناوری در ایران میاندیشند.
سخن نویسنده
سالها پیش یکی از دوستان کتابی به نام «مردان مریخی، زنان ونوسی» نوشته دکتر جان گری را به من معرفی کرد که نویسنده آن، از استعاره جالبی برای نشان دادن تفاوتهای دنیای مردان و زنان استفاده کرده بود؛ گویی دو موجود از دو سیاره مختلف کنار هم قرار گرفتهاند که زبان هم را نمیفهمند. وقتی در مطالعات چند ساله خود به تفاوت نگرش و فقدان زبان مشترک بین دانشگاهها و شرکتهای نوپای منبعث از آنها به عنوان پیشرانهای نوآوری، با شرکتهای بزرگ صنعتی و تجاری به عنوان موتورهای اقتصاد و تولید کشور برخورد کردم، به ذهنم رسید که استعاره فوق میتواند گویای ناهمزبانی این دو دسته نهادهای مهم توسعه در کشور باشد. این تفاوت نگرش و پیآمدهای آن، دغدغه نویسندگان کتاب برای طرح موضوع، گفتگو در مورد آن و در نهایت یافتن راهکارهایی برای ایجاد پیوند منسجم بین این دو قطب اساسی نوآوری و تولید در کشور عزیزمان بوده است. بررسی تعداد زیادی تجربه موفق و بعضا ناموفق همکاری بین شرکتهای فناور و شرکتهای صنعتی ایرانی در این کتاب، درسآموختههای ارزشمندی برای دانشجویان، کارآفرینان جوان و مدیران صنعتی علاقمند به نوآوری و پیشرفت خواهد داشت.