کتاب رنسانس مرگ

Renaissance of Death
کد کتاب : 37427
شابک : 978-6001826450
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 384
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

معرفی کتاب رنسانس مرگ اثر ضحی کاظمی

داستان "رنسانس مرگ" به قلم "ضحی کاظمی" در قلمرویی اتفاق می افتد که به "کشور فانی" معروف است. این کشور فانی به دلیل سیستم طبقاتی ناعادلانه خود یک دیستوپیا است که با وجود انسانی نبودن شرایط زندگی آن، از نظر اقتصادی بسیار به صرفه است و به همین دلیل است که دوام آورده و توسعه پیدا کرده است.
هنگامی که شناسنامه ی نوزادی در کشور صادر می شود، تاریخ مرگ نیز در کنار تاریخ تولد قرار می گیرد.همه با این شناسنامه های دو تاریخه تغییر کرده اند ، که مهمترین آنها این نوزادان تازه متولد شده هستند. ایده های پادآرمان شهری کشور فانی، همچون بوی ناخوش فاضلاب، سراسر مملکت را فراگرفته است و نمی گذارد بوی دیگری به مشام برسد.
راوی سوم شخص در "رنسانس مرگ" به قلم "ضحی کاظمی" در هر یک از سه قسمت کتاب، به یک شخصیت اصلی وصل است، اگرچه چهره ای که بیش از همه در این داستان به چشم می آید، فردی به نام "ستاره سهرابی" است. وی یک وکیل کوشا و مصمم است که داستان حول محور او می چرخد ، اما او خود در چه محوری حرکت می کند؟ تعداد زیادی از شهروندان فانی، چیزی حدود 1500 نفر ، طی سه روز در روزهای پایانی آبان سال 222 کشته شدند. این واقعیت تلخی است که ستاره و دیگر شخصیت های داستان را وا می دارد تا عزمشان را برای تغییر جزم کنند.
نویسنده چیزی حدود 400 صفحه پیرامون موضوعی نوشته است که شاید در ژانر دیستوپیا دسته بندی شود اما از واقعیت های شدیدا ملموس و آزاردهنده برای ما برخوردار است. "رنسانس مرگ" به هدف خود رسیده و رسالت خود را به انجام رسانده است؛ حال باید دید خوانندگان در مطالعه ی آن به چه ایده ای دست پیدا می کنند.

کتاب رنسانس مرگ

ضحی کاظمی
ضحی کاظمی، کارشناس مهندسی مواد و کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی است. در تهران متولد شده، ولی دوران راهنمایی و دبیرستانش را در لندن گذرانده و نزدیک ده سال که داستان می نویسد. بیشتر کتاب هایش برای بزرگسالان است، مثل اینجا کسی مرده؟ و سال درخت که به زبان انگلیسی هم ترجمه شده اند. آخرین رمان او کاج زدگی نام دارد که قرار است نشر چشمه آن را منتشر کند.رمان علمی -تخیلی سفیر شهر آدم نباتی ها اولین تجربه ی داستان نویسی او برای نوجوانان است که به عشق دختر کتاب دوستش آوین و نوجوانان دوست داشتنی کشورش...
قسمت هایی از کتاب رنسانس مرگ (لذت متن)
امید پشت به معبد ایستاد و رو کرد به ستاره: به زندگی هزار ساله اعتقاد داری؟ «ستاره» نوک دست هایش را جلوی بینی و دهانش گرفت تا با بازدمش آن ها را گرم کند: نمی دونم راستش هم آره هم نه. اگر بخواهم قبول کنم، خیلی سوال برام پیش میاد و اگه بخوام کاملا ردش کنم، اون وقت احساس می کنم این دنیا خیلی ناعادلانه ست... تو چی؟ «امید» سوال ستاره را با سوال دیگری جواب داد: چرا فکر می کنی باید عدالتی وجود داشته باشه؟ ستاره شانه هایش را بالا انداخت: اگر به عدالت اعتقاد نداشتم حقوق نمی خوندم. بی خودی که این رشته رو انتخاب نکردم! امید از لحن بالا به پایین ستاره دلخور شد. در این مدت بارها ستاره ناخواسته انتخاب هایش را به رخ امید کشیده بود و حالا عدالت و انتخاب را کنارهم گذاشته بود و...