رمان «گرگآباد» نوشتهی مریم سمیعزادگان داستان زندگی زنی به نام شهره شهیدی را روایت میکند. زنی جوان که با بافتن و فروش محصولات دستسازش در یک پارک شهری روزگار میگذراند. داستان در همین فضا شکل میگیرد و پارک بهعنوان نقطهی تلاقی آدمها و روایتهای مختلف، نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد. شهره در جریان این مواجههها با گذشتهی خودش، مسائل حلنشدهی ذهنیاش، و زندگی دیگران درگیر میشود. در طول روایت، موضوعهایی مانند فقر، بیکاری، اعتیاد، خیانت و شکافهای اجتماعی در لایههای مختلف داستان دیده میشوند. این موضوعات نه بهصورت مستقیم، بلکه از خلال گفتوگوها، برخوردهای روزمره و روابط شخصیتها روایت میشوند. لحن داستان آرام است و طنز خفیفی در بعضی بخشها وجود دارد که به سبک نویسنده در دیگر آثارش هم شباهت دارد. داستان شهره، هم روایتی شخصی است و هم بازتابی از وضعیت جامعهای که در آن زندگی میکند. رمان بر روابط انسانی تمرکز دارد. شهره مدام در حال طرح پرسشهایی است که از نوجوانی در ذهنش باقی ماندهاند. روایت خطی و ساده است و بیشتر به دنبال ثبت تجربههای پراکنده زندگی شهره و اطرافیانش است. نویسنده با توصیف فضاها و موقعیتها، تصویر روشنی از موقعیت اجتماعی و ذهنی شخصیتها ارائه میدهد، بیآنکه به قضاوت یا نتیجهگیری قطعی برسد. داستان بهجای پاسخ، بیشتر فضا برای تأمل باقی میگذارد. فضای داستان بومی است و عمدتا در شهر گرگان میگذرد. این بستر محلی به شخصیتها و روایت حس نزدیکی میدهد. نویسنده با پرهیز از پیچیدگیهای ساختاری و زبانی، متن را ساده و قابلدسترس نگه داشته و اجازه داده داستان با ریتمی طبیعی پیش برود. «گرگآباد» مانند دیگر آثار سمیعزادگان، بیشتر بر زندگی زنان، دغدغههای اجتماعی و روایت بیواسطهی تجربههای انسانی تمرکز دارد.
درباره مریم سمیع زادگان
مریم سميع زادگان متولد آبان 1350 در تهران و فارغ التحصيل رشته زبان آلماني است. او پس از چاپ تعدادی داستان كوتاه در مطبوعات، نخستين رمانش را با نام «دو كوچه بالاتر» روانه بازار كتاب كرد .