کتاب دار و دسته ی اسمایلی

Smiley's People
کد کتاب : 39810
مترجم :
شابک : 978-6222018382
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 508
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1979
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب دار و دسته ی اسمایلی اثر جان لوکاره

کتاب دار و دسته ی اسمایلی یک رمان جاسوسی از جان لو کاره است ، که در سال 1979 منتشر شد. با جرج اسمایلی استاد ژانر جاسوسی انگلیسی ، این سومین و آخرین رمان "سه گانه کارلا" است ، به دنبال جاسوس سرباز Tinker Tailor و پسر شریف مدرسه.
جورج اسمایلی برای تحقیق در مورد مرگ یکی از عوامل قدیمی خود بازنشسته شد. ژنرال شوروی سابق ، رئیس سازمان مهاجران استونی مستقر در لندن. اسمایلی می فهمد که ژنرال اطلاعاتی را کشف کرده است که منجر به رویارویی نهایی با کریسمس اسملی ، مدیر ارشد اتحاد جماهیر شوروی می شود.

شخصیت ژنرال ولادیمیر تا حدی از سرهنگ آلفونس ربان ، مهاجر استونیایی که در دهه 1950 اداره بخش جنگل های SIS را اداره می کرد ، الگوبرداری شده. دیوید کورنول (جان لو کاره) به عنوان افسر اطلاعاتی برای SIS کار می کرد.

توسط یک مأمور شوروی که خود را "کورسکی" می نامد ، به ماریا آندره یواستراکووا ، مهاجر شوروی در پاریس ، گفته می شود که ممکن است به دخترش الکساندرا ، که مجبور شد پشت سر بگذارد ، اجازه پیوستن به او را بدهد. ماریا برای دخترش درخواست تابعیت فرانسه می کند. ماریا بعد از اینکه دیگر با "کورسکی" تماس نگرفت ، برای کمک از ژنرال ولادیمیر ، ژنرال شوروی سابق و مأمور انگلیس نامه نوشت. ولادیمیر متوجه می شود که ماریا برای تهیه هویت کاذب برای یک زن جوان ناشناخته استفاده شده است ، ترفندی که مربوط به کارلا مدیر ارشد حقوق بشر KGB است ، و احتمالا این یک عملیات غیر رسمی است.

کتاب دار و دسته ی اسمایلی

جان لوکاره
جان لوکاره با نام اصلی دیوید جان مور کورنل، زاده ی ۱۹ اکتبر ۱۹۳۱، نویسنده ی اهل بریتانیا است.دیوید جان مور کورنل در اکتبر 1931 به دنیا آمد و پیش از این که به نویسندگی روی بیاورد در سازمان های جاسوسی فعالیت می کرد. وی از ابتدای فعالیت خود در حرفه نویسندگی با نام مستعار جان لوکاره رمان هایی جاسوسی و جنایی نوشت. لوکاره در 32 سالگی رمان «جاسوسی که از سردسیر آمد» را منتشر کرد که هنوز هم با گذشت سالیان طولانی، بهترین اثر وی به شمار می آید.
نکوداشت های کتاب دار و دسته ی اسمایلی
A delight to read, intricate, exciting, absorbing
لذت بخش ، پیچیده ، هیجان انگیز ، جذب کننده
Chicago Tribune Chicago Tribune

“An enormously skilled and satisfying work.”
"کاری فوق العاده ماهر و راضی کننده."
Newsweek Newsweek

“An achievement of subtlety and power of which few novelists would be capable.”
دستاورد ظرافت و قدرتی که تعداد کمی از داستان نویسان توانایی آن را دارند.
Financial Times

قسمت هایی از کتاب دار و دسته ی اسمایلی (لذت متن)
پیرزنه، مثل به فاحشه وسط روز مست کردها اوستراکاوا، از همان جایی که ایستاده بود، محو شدن اتوبوس را تماشا کرد. صبر کرد تا دیدش واضح شود و قلبش دست از این جست و خیز دیوانه وار بردارد. با خود فکر کرد، حالا این منم که به لیوان آب لازم دارم. میتونم از خودم در برابر آدمای قوی محافظت کنم. خدا خودش از دست آدمای ضعیف نجاتم بده. لنک النگان پشت سر غریبه به سمت کافهای رفت. درست بیست و پنج سال قبل، در یک اردوگاه کار اجباری، در اثر ریزش زغال سنگ، پایش از سه جا شکسته بود. حالا در این روز، چهارم آگوست - این تاریخ هرگز از یادش نرفته بود - تحت تأثیر تهدید سنگین پیام غریبه، حس قدیمی لنگیدن دوباره به سراغش آمده بود.

ا ین سایت ا داری ست اداری و مالی آن کافه آخرین کافه در آن خیابان - اگر نگوییم در سراسر پاریس - بود که وسط گرمای آگوست باز بود و نه دستگاه پخش موسیقی داشت و نه چراغ نئونی؛ هرچند، چند میز بگاتل داشت که از کلهی سحر تا بوق سگ سرشان دعوا بود. غیر از این، همهمه ی ظهرگاهی و حرفهای همیشگی دربارهی سیاست، اسبها و هر چیز دیگری که پاریسی ها درباره اش حرف میزدند شنیده می شد. یک جمع سه نفره ی همیشگی از فاحشه ها مشغول زمزمه با خودشان بودند و پیشخدمت جوان عبوسی، بابک پیراهن گردوخاک گرفته، آن دو را به سمت میزی در گوشه ی کافه که رویش یک اتیکت کمپری قرار داشت هدایت کرد. سپس، برای یک لحظه موضوع مبتذل و مضحکی درگرفت.