کتاب راک واگرام

Rock Wagram
کد کتاب : 42621
مترجم :
شابک : 978-6003767690
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 375
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1951
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب راک واگرام اثر ویلیام سارویان

آراک واگرامیان، مهاجر خوش چهره ارمنی که در شهر کوچکی به نام فرزنو مقصد اصلی مهاجران ارمنی پس از نسل کشی ارامنه کار می کند، روزی از سوی یک فیلمساز هالیوودی دیده و کشف می شود. اگرچه ابتدا از ترک شهر، شغل، خانواده و دوستان سرباز می زند، اما خیلی زود شکوه سبک زندگی هالیوود او را فریفته می کند. پس از چندی در اوج کار خود ناگاه تصمیم می گیرد وارد ارتش شود. پس از بازگشت، ازدواجی ناموفق دارد که حاصلش دو فرزند است. سپس تلاش می کند تا بازیگری خود را از سر بگیرد که… داستانی الهام بخش و خانواده محور که شخصیت اصلی در جست وجوی هویت و مفهوم رابطه، به ویژه رابطه خانوادگی، مخاطب را با مفاهیم بسیاری چون زن بودن، مرد بودن، زیستن، وفاداری و سرنوشت مواجه می کند؛ مفاهیمی که مدام به خطر می افتند.

کتاب راک واگرام

ویلیام سارویان
ویلیام سارویانرمان نویس، نمایش نامه نویس، short story writer ارمنی-آمریکایی بود. وی جایزه پولیتزر برای نمایش نامه در سال ۱۹۴۰ به وی اعطا گردید و برای اقتباس سینمایی از روی رمان کمدی انسانی وی برنده جایزه اسکار بهترین داستان در سال ۱۹۴۳ شد.ویلیام سارویان در روز ۳۱ اوت ۱۹۰۸ در فرزنو، کالیفرنیا به دنیا آمد. والدین وی آرمناک و تاگوهی از ارمنیان بیتلیس در امپراتوری عثمانی بودند. پدر وی در سال ۱۹۰۵ به
قسمت هایی از کتاب راک واگرام (لذت متن)
هر مردْ مردی خوب در دنیایی بد است. هیچ مردی دنیا را تغییر نمی دهد. هر مرد خودش را از خوب به بد یا از بد به خوب تغییر می دهد، سراسر زندگی اش می رود و می آید، و بعد می میرد. اما مهم نیست مرد چطور یا چرا یا چه زمانی دنیا را تغییر می دهد، همان طور که خودش هم می داند، او مردی خوب در دنیایی بد باقی می ماند. مرد در کل زندگی اش دائم با مرگ دست و پنجه نرم می کند و دست آخر هم مبارزه را می بازد؛ از اول هم می داند که می بازد. تنهایی سهم هر مرد است و همین طور شکست. مردی که از تنهایی گریزان است دیوانه ای بیش نیست. مردی که نمی داند انتهای این بازی چیزی جز شکست نیست احمق است. مردی که به تمام این ماجرا نمی خندد آدم حوصله سربری است. اما آن مرد بی عقل هم مرد خوبی است، همین طور آن احمق یا همان مرد حوصله سربر، هر کدامشان هم این را خوب می دانند. تک تک مردان بی گناه اند و دست آخر هم به یک بی عقل تنها، یک دیوانۀ تنها یا به یک حوصله سربر تنها تبدیل می شوند.

اک گفت: «ما خیلی هم از ترک ها متنفر نیستیم. ما امریکایی ایم. چطور می تونیم از اونها متنفر باشیم؟ چطور باید از کسی متنفر باشیم؟ بیشتر ما سیاه چرده ایم و یه جورهایی شبیه سرخپوست هاییم، برای همین برا خودمون جوک ساخته یم و به خودمون می گیم سرخپوست های امریکایی. از طرفی چند نفر از رفقامون تو فرزنو رو پیدا کردیم که تو فیلم ها نقش سرخپوست ها رو بازی می کنن. از خود سرخپوست ها سرخپوست ترن. سرخپوست هایی که شما دور و بر فرزنو می بینید بیشتر بومی ان. به هر حال، خیلی به نظر سرخپوست نمی اومدن. اول از همه اینکه جسته هاشون کوچیک تره، صورت هاشون هم یه جوریه، و به اندازۀ ما هم سیاه نیستن. بیشتر دماغ های ما هم شکل بهتری داره. بول بدیکیان تو فیلم سرخپوست جنگجو در نقش رئیس رپتوپتو تو قبیلۀ چروکی بازی کرد و تو فرزنو ولوله به پا شد.»