رحمانی زاده
زن و مردی در کافی شاپ فروشگاه به یکدیگر برخورد می کنند و وسایلشان روی زمین می ریزد. هنگامی که می خواستند آن ها را جمع کنند، مدلین و جاناتان، به اشتباه گوشی تلفن دیگری را برمی دارد. وقتی متوجه اشتباه خود می شوند که بیش از 10 هزار کیلومتر با هم فاصله دارند، یکی از آنان گل فروشی در پاریس است و دیگری آشپزی در سان فرانسیسکو. هرکدام از روی کنجکاوی درون مایه گوشی دیگری را جستجو می کند و به ماجرای نفس گیری پی می برد: زندگی آنان با رازی به هم گره می خورد، رازی که فکر می کردند برای همیشه دفن کرده اند...
کتاب آوای فرشته