کتاب پیش مرگ هیتلر

The Taster
کد کتاب : 64391
مترجم :
شابک : 978-6227741155
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 448
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

«وی. اس. الکساندر» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا

معرفی کتاب پیش مرگ هیتلر اثر وی اس الکساندر

کتاب «پیش‌مرگ هیتلر» رمانی نوشته «وی. اس. الکساندر» است که اولین بار در سال 2018 چاپ شد. در سال 1943، زنی 25 ساله به نام «ماگدا ریتر»، برلین را ترک می کند تا از بمباران نیروهای «متفقین» بگریزد. او برای زندگی در کنار دو خویشاوندنش به شهر «برشتس‌گادن» می رود و در آنجا فرصتی را برای استخدام شدن توسط دولت به دست می آورد. «ماگدا» ظرف چند هفته، به تفرجگاه «هیتلر» در منطقه «آلپاین» راه می یابد و فقط در آن موقع است که می فهمد به یکی از زنانی تبدیل شده که وظیفه دارند غذای «هیتلر» را پیش از او بچشند تا از سالم بودن آن اطمینان حاصل کنند. «ماگدا» در ابتدا به عنوان یک زن جوان زودباور به تصویر کشیده می شود اما یکی از افسران نیروهای SS به نام «کارل وبر» (که «ماگدا» به او علاقه پیدا می کند)، مدارکی را از جنایت های نازی ها به او نشان می دهد، و پس از آن، نفرتی عمیق نسبت به «هیتلر» در «ماگدا» شکل می گیرد.

کتاب پیش مرگ هیتلر

وی اس الکساندر
وی اس الکساندر نویسنده تحسین شده دختران مجدلیه و The Taster است. یک دانشجوی سرسخت تاریخ با علاقه شدید به موسیقی و هنرهای تجسمی، برخی از تأثیرات نویسندگی او شامل شرلی جکسون، اسکار وایلد، دافنه دو موریه یا هر اثری از خواهران نفیس برونته است.
نکوداشت های کتاب پیش مرگ هیتلر
This engrossing novel will appeal to fans of Anthony Doerr and Kristin Hannah.
این رمان هیجان انگیز، برای طرفداران «آنتونی دوئر» و «کریستین هانا» جذاب خواهد بود.
Booklist Booklist

Historical fiction fans will love discussing this and will eagerly await more from Alexander.
طرفداران داستان های تاریخی از بحث کردن در مورد این کتاب بسیار لذت خواهند برد و مشتاقانه در انتظار آثار بیشتری از «الکساندر» خواهند بود.
Library Journal Library Journal

An interesting reimagining of a key moment in history.
یک بازگویی جذاب از لحظه ای مهم در تاریخ.
RT Book Reviews

قسمت هایی از کتاب پیش مرگ هیتلر (لذت متن)
اما من واقعیت را می دانم. من آنجا بودم. حالا من یک پیرزن بیوه بی فرزند هستم که در خانه ای مملو از خاطرات تلخ تنها مانده ام و رنج می برم. درختان زیرفون در بهار و دریاچه های آبی در تابستان مرا خوشحال نمی کنند.

من، «ماگدا ریتر»، یکی از پانزده زنی بودم که غذای «هیتلر» را می چشیدند. او به شدت نگران مسموم شدن به دست متفقین و خائنین بود.

بعد از جنگ، هیچکس جز شوهرم نمی دانست که من چه کردم. من در مورد آن حرفی نزدم و حتی نمی توانستم که صحبت کنم، اما اسراری که این سال ها نگفته باقی گذاشته ام، باید از زندان درونم آزاد شوند؛ چون وقت زیادی برای زندگی کردن ندارم.