کتاب منجنیق

Catapult
پازل شعر امروز
  • 10 % تخفیف
    80,000 | 72,000 تومان
  • موجود
  • انتشارات: نیماژ نیماژ
    نویسنده:
کد کتاب : 6513
شابک : 9786003673168
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 108
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 13
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب منجنیق اثر حسین صفا

"منجنیق" نام سومین دفتر از غزل های "حسین صفا" است که نشر نیماژ آن را در صد و هفت صفحه منتشر کرده است. گفتنی است اشعار آلبوم "ابراهیم" از خواننده ی موسیقی پاپ کشور، "محسن چاووشی"، از کتاب "منجنیق" انتخاب شده و پختگی غزل های "حسین صفا" در کنار صدای گرم "محسن چاووشی"، هم آلبوم "ابراهیم" و هم مجموعه ی اشعار "منجنیق" را با استقبال بی نظیر مخاطبان رو به رو کرده است.
از ویژگی های قلم "حسین صفا" این است که انتخاب واژگان منحصر به فردی دارد. او واژه هایی را برمی گزیند که در کنار یکدیگر قادر به انتقال احساسات و تصویرهای مشخصی هستند. واژه ها دستچین شده اند و به ضرب و زور برای جا خوردن در قالب غزل احتیاج ندارند. "حسین صفا" زندگی و سرنوشت را بی پرده، تلخ و رک و راست، درست همانطور که هست روایت می کند. او در "منجنیق" شکل جدیدی از غزل فارسی را ارائه می دهد که سوای شباهت هایش به غزل کلاسیک، تفاوت های مشخصی را با آن نشان می دهد.
تصاویری که "حسین صفا" در "منجنیق" آفریده، ترکیبی است از اشکال بکر و نو به همراه بازآفرینی تصاویر اشعار سابقش در هیئتی جدید و بدیع. او استاد ابداع تصویرهای انحصاری و تازه است و خلاقیت به کار رفته در تصویرسازی هایش همواره ستودنی است. غزل های "صفا" این خاصیت را دارد که چه اهل خواندن و تورق سریع شعر و غزل باشید و چه اهل تعمیق و دقت در مفاهیم استعاری، در هر صورت در مجموعه ی "منجنیق" اشعاری می یابید که پاسخ گوی خواسته ی شما باشند و نهایتا از خوانش این ترکیب عاشقانه و عرفانی، لذت و بهره ی کافی ببرید.

کتاب منجنیق

حسین صفا
حسین صفا (زاده ۱۳۵۹) شاعر ایرانی است. او سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرده و هم‌چنان به سرودن ادامه می‌دهد و پیشنهادهای متنوعی به غزل و ترانهٔ امروز ارائه داده‌است. «حسین صفا» موازی با سرودن غزل و ترانه، در سرودن شعر آزاد هم دست دارد.
قسمت هایی از کتاب منجنیق (لذت متن)
جهان فاسد مردم را بریز دور و در این دوری به عطر نافه ی خود خو کن کمین بگیر جهانت را سپس شکارچیانت را به تیر معجزه آهو کن/ مفصل اند زمستان ها و برف نسخه ی خوبی نیست برای سرفه ی گلدان ها گلی نمانده است، خودت گل باش تو را بکار و شکوفا شو تو را بچین و تو را بو کن!/ کسی نمی شنود ما را اگر که روی سخن داری و درد حرف زدن داری اگر دهان خودت هستی اگر زبان خودت هستی به گوش های خودت رو کن/ عمیق من تو که می گفتی از ارتفاع نمی افتی!/ هنوز فرصت اگر داری به یاد لانه که افتادی درون ساعت دیواری مقام کرده و کوکو کن/ مسم که پخش و پلا هستم دچار درد و بلا هستم تو عادلی که طلا هستی به کیمیای مساواتت تو را بدل به خودت اما مرا بدل به ترازو کن/ تو را ببوس که لب هایت هنوز طعم عسل دارد تو را بخواه که آغوشت هنوز میل بغل دارد تو را بکار و شکوفا شو تو را بچین و تو را بو کن

آری! جهانم جهنم غمگینی ست بی هم قفس شدن غم غمگینی ست چون از شما هزار جهان دورم غمگین تر از جهان شما هستم/ اندوه تان به شکل جفاهاتان طوری عبور می کند از من که حس می کنم شما شب بارانی من نیز ناودان شما هستم/ گنجشک های ساده ی خوشحالی! من با هوای آبی و نمناکم با ارتفاع روشن و غمناکم عمری ست آسمان شما هستم/ پایان شاهنامه ی ناخوش من خاکستر غرور سیاوش من من سربه دار و سوخته پر، گویا من نیز قهرمان شما هستم