«در غیاب بلانکا» نوشته آنتونیو مونیوس مولینا، اثری لطیف، شاعرانه و تأملبرانگیز است که در مرز میان واقعیت و خیال حرکت میکند. این رمان داستان مردی به نام ماریو لوپز را روایت میکند؛ مردی آرام و منظم که در نگاه اول، زندگی ساده و بیدغدغهای دارد. او عاشق همسرش بلانکا است، زنی زیبا و اسرارآمیز که در چشمهای ماریو، نمادی از شکوه، ظرافت و دنیایی دور از دسترس به نظر میرسد. اما این عشق، کمکم رنگی از وسواس به خود میگیرد و ماریو درگیر این پرسش میشود که آیا واقعا بلانکا را میشناسد یا فقط تصویری خیالی از او در ذهنش ساخته است؟ یک روز، بلانکا از خانه خارج میشود و تا شب بازنمیگردد. این غیبت ناگهانی، ذهن ماریو را به طوفانی از خیالات و گمانهزنیها میکشاند. او در پی سرنخهایی است که به او بگویند همسرش کجاست و چرا رفته است. آیا او را ترک کرده؟ آیا درگیر ماجرایی پنهانی شده؟ آیا اصلا بلانکایی که او میشناسد، همان کسی است که در واقعیت وجود دارد؟ این پرسشها، او را به دنیایی از توهمات، خاطرات و بازاندیشی در گذشته سوق میدهد، جایی که مرز میان عشق و هویت، وسواس و حقیقت، و خاطره و واقعیت در هم میآمیزد. مونیوس مولینا با نثری پر از جزئیات و احساسی عمیق، ذهن متلاطم شخصیت اصلی را واکاوی میکند و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند هم آرامشبخش و هم ویرانگر باشد. او در خلال این داستان کوتاه اما ژرف، به ماهیت حافظه، هویت و تصویرهایی که از دیگران در ذهن خود میسازیم، میپردازد. «در غیاب بلانکا» تنها یک روایت عاشقانه یا یک معمای گمشدن نیست؛ بلکه سفری درونی به تاریکترین و پیچیدهترین زوایای روح انسان است. این کتاب برای کسانی که به داستانهای روانشناختی، شخصیتمحور و سرشار از تأملات فلسفی علاقه دارند، تجربهای عمیق و فراموشنشدنی خواهد بود.
درباره آنتونیو مونیز مولینا
آنتونیو مونوز مولینا (Antonio Muñoz Molina؛ زادهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۱۹۵۶) یک نویسنده اهل اسپانیا است. وی از ۸ ژوئن ۱۹۹۵ به عضویت تمام آکادمی سلطنتی اسپانیا پذیرفته شد و در سال ۲۰۱۳ میلادی جایزهٔ شاهدخت آستوریاس را برای ادبیات دریافت کرد.