کتاب قربانی

The Sacrifice
کد کتاب : 7390
مترجم :
شابک : 9786008066101
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 411
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

«جویس کارول اوتس» از نویسندگان برجسته در ادبیات آمریکا

معرفی کتاب قربانی اثر جویس کارول اوتس

کتاب «قربانی» رمانی نوشته «جویس کارول اوتس» است که اولین بار در سال 2015 انتشار یافت. «ادنتا فرای» روزها است که مشغول جست و جو برای دخترش بوده—تا این که یکی از همسایه ها دختر را طناب پیچ شده و در وضعیتی بسیار بد پیدا می کند. دختر چهارده ساله، «سیبلا»، به شدت آسیب دیده، و توهین هایی نژادپرستانه روی بدنش نوشته شده است. «سیبلا» می گوید چندین مرد—از جمله حداقل یک «پلیس سفیدپوست»—او را ربودند، زندانی اش کردند، کتکش زدند، و به او تجاوز کردند. اما قبل از این که «ادنتا» دخترش را از پلیس و مددکاران اجتماعی پنهان کند، حتی قبل از رفتن آن ها از بیمارستان، به نظر می رسد ماجرایی که دختر تعریف کرده، بیش از این که به سوالات پاسخ دهد، باعث مطرح شدن پرسش های بیشتری می شود. «سیبلا» به نمادی از اجتماع ستم دیده خود تبدیل می شود، نمادی از بی اعتمادی سیاهپوستان به دپارتمان پلیس که اغلب افراد آن، سفیدپوست هستند.

کتاب قربانی

جویس کارول اوتس
جویس کارول اوتس، زاده ی 16 ژوئن 1938، نویسنده ای آمریکایی است. اوتس در لاکپورت نیویورک به دنیا آمد. او در آغازین سال های نوجوانی، با علاقه ای کم نظیر به مطالعه ی آثار نویسندگانی چون شارلوت برونته، ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی می پرداخت. اوتس، نویسندگی را در چهارده سالگی آغاز کرد؛ در زمانی که مادربزرگش به او یک ماشین تحریر هدیه داد.اوتس در سال 1960 در رشته ی زبان انگلیسی از دانشگاه سیراکوس فارغ التحصیل شد و پس از آن، تحصیلات خود را در دانشگاه های ویسکانسین-مدیسون و رایس ادامه داد. او در زمانی ...
نکوداشت های کتاب قربانی
With complex and multifaceted events.
با رویدادهایی پیچیده و چندوجهی.
Publishers Weekly Publishers Weekly

A mix of fiery drama and the cold bone truths of race.
ترکیبی از درامای پرالتهاب و حقایق تشویش آور مربوط به نژاد.
NPR NPR

A chilling exploration of complex social, political, and moral themes.
کاوشی تشویش آور در تم های اجتماعی، سیاسی، و اخلاقی پیچیده.
Barnes & Noble

قسمت هایی از کتاب قربانی (لذت متن)
به او بی پرده گفته بودند که دختری سیاه پوست (احتمالا) مورد ضرب و شتم و تجاوز گروهی قرار گرفته است و خواسته که یک خانم افسر پلیس سیاه پوست در مرکز فوریت های پزشکی با او مصاحبه کند. اواخر صبح یکشنبه، نامه واگذاری این پرونده را روی میز کارش دید و نیم ساعت بعد، در حوزه مرکزی رو به رئیسش ایستاد و گفت: «فکر می کنید من به اندازه کافی سیاه هستم؟»

مادر دل نگران، عکس هایی را به کسانی که دلسوزانه خیره اش می شدند، نشان می داد. دختری سیاه پوست با چشم هایی روشن که نشانه ای نامحسوس روی چشم چپش داشت و با دندان های نامرتب بچگانه اش می خندید.

در بعضی عکس ها دخترک کمتر از یازده دوازده سال داشت و در بقیه حدودا چهارده ساله به نظر می رسید. موهای سیاه دخترک، ضخیم و پرپشت و مجعد بود و روسری روشنی به سر داشت. چشم هایش برق می زد و مژه های بلند و ضخیمی داشت، شبیه چشم های بادامی شکل مادرش.