کتاب «روششناسی اقتصاد خرد جدید» نوشتهی لارنس ای. بولاند نخستین بار در سال ۱۹۸۶ منتشر شد و بعدها با ویرایش جدید توسط انتشارات روتلج (۲۰۱۴/۱۵) تجدید چاپ شد. این اثر در حوزهی فلسفه و روششناسی اقتصاد جای میگیرد و تمرکز آن بر نقد بنیادهای نظریهی اقتصاد خرد نئوکلاسیک است. بولاند در این کتاب به پرسشی محوری میپردازد: وقتی نظریههای خرد بر تعادل استوارند، آیا به اندازهی کافی دربارهی پایداری این تعادل و چگونگی بازگشت سیستمها پس از اختلالات بحث میکنند یا صرفا فرض میگیرند که تعادل پایدار خواهد بود؟ هستهی اصلی استدلال او بر فردگرایی روششناختی بنا شده است. از نگاه بولاند، نتایج اقتصادی باید از دل انتخابها و رفتار افراد استخراج شوند، نه از فرضیات کلان و کلی که بدون توضیح سازوکارهای فردی ارائه میشوند. او نشان میدهد که چگونه نظریههای رایج به جای پرداختن به فرآیندهای واقعی، اغلب با استفاده از ایستایی تطبیقی تغییرات پارامترها را بررسی میکنند، بیآنکه پایداری تعادلهای اصلی را اثبات کرده باشند. همین شکاف، به گفتهی او، باعث میشود مدلها در برابر واقعیتهای پویا و نامتعادل بازارها کماعتبار به نظر برسند. بولاند همچنین رابطهی میان تعادل و بهینهسازی را به چالش میکشد. او این پیشفرض رایج را زیر سوال میبرد که هر تعادل لزوما بهینه است و معتقد است چنین فرضی بیشتر یک باور ضمنی است تا یک نتیجهی اثباتشده. همین نگاه انتقادی او را به سوی بررسی بازارهای غیرتسویه، چسبندگی قیمت و دینامیکهای یادگیری میکشاند؛ حوزههایی که در نظریهی کلاسیک غالبا با فرضیات سادهساز کنار گذاشته میشوند. او از تمایز میان مدلهای استاتیک غایتشناختی و مدلهایی که فرآیندها را در طول زمان بررسی میکنند، دفاع میکند و خواستار گذار به اقتصادی میشود که پویایی و عدم تعادل را به رسمیت بشناسد. مضامین کلیدی کتاب را میتوان چنین خلاصه کرد: نقد فرضیات نئوکلاسیک دربارهی پایداری و بهینهسازی، تلاش برای سازگاری روششناختی میان مدلها، و تأکید بر پویایی، یادگیری و فرآیندهای تعدیل. بولاند هشدار میدهد که اگر این ضعفها در نظریهی خرد نادیده گرفته شوند، هم آموزش دانشگاهی و هم سیاستگذاری اقتصادی مبتنی بر آنها میتواند گمراهکننده باشد. از نظر نقاط قوت، کتاب دارای بینش روششناختی دقیق است که اقتصاددانان را وادار میکند دربارهی زیربنای مفروضات خود آگاهانهتر بیندیشند. همچنین نقاط ضعف نظریهی موجود را بهروشنی آشکار میکند، بهویژه در جایی که مدلها قادر به توضیح وضعیتهای خارج از تعادل نیستند. اما از سوی دیگر، انتزاع و فنی بودن مباحث ممکن است خوانندگان علاقهمند به کاربردهای عملی را خسته کند و همچنین، در حالی که بولند جهتگیریهای بدیل پیشنهاد میدهد، کمتر وارد ساخت مدلهای جایگزین کامل میشود. این کتاب در محیطهای دانشگاهی، بهویژه در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری که به فلسفه یا روششناسی اقتصاد میپردازند، جایگاه ویژهای یافته و نقد آن بر مدلسازی نئوکلاسیک تأثیر قابل توجهی در مباحث تعادل، پایداری و وابستگی به مسیر داشته است. در جمعبندی، «روششناسی اقتصاد خرد جدید» اثری چالشبرانگیز اما ارزشمند است که اقتصاددانان را دعوت میکند بار دیگر مسائلی را که بدیهی انگاشتهاند، بازاندیشی کنند: از تعادل و بهینهسازی گرفته تا نقش فردگرایی و تحلیل پویا. بولند میخواهد اقتصاد خردی ساخته شود که هم از نظر روششناختی دقیقتر باشد و هم به واقعیتهای ناپایدار و فرایندی نزدیکتر. پرسشهایی که او مطرح میکند، شاید همواره پاسخهای آسانی نداشته باشند، اما بیتردید برای آیندهی نظریهی اقتصادی ضروریاند.
درباره لارنس بولاند
لارنس آرتور بولاند (1939) استاد اقتصاد در دانشگاه سایمون فریزر است. او منتقد برنامه پژوهشی نئوکلاسیک بوده، تلاش کرده است مفروضات بنیادی اقتصاد نئوکلاسیک را زیر سؤال ببرد.