پارسال همین وقتا بود! نه! نه! یه خرده زودتر بود! نه! نه! نه! یه خرده یعنی دیرتر بود! داشتم تو خیابون واسه خودم قدم می زدم؛ هی سرم رو این ور می چرخوندم و هی اون ور می چرخوندم و دختر خانما رو نگاه می کردم و تو فکر این بودم که دیگه باید یه سر و سامونی به زندگیم بدم که یکدفعه این دو تا پام شد دو تا چوب خشک و با سر اومدم زمین! این دماغم تا مغز سرم تیر کشید! از حال و نا رفتم! غش کردم افتادم اون وسط! حالا مردم چه جوری جمع شدن و چه جوری به خونواده م خبر دادن و چه جوری منو رسوندن خونه، بماند! دکتر و عکسبرداری و سونوگرافی و آزمایش و هزارتا کوفت کاری دیگه! اما هیچی نبود! یعنی چیزی دستگیر دکترا نشد! فقط گفتن احتمالا حواسش رفته پی نگاه کردن و چشم چرونی و خورده زمین! هر چی من قسم خوردم که بابا من اصلا اهل این حرفا نیستم، کسی باور نکرد! یعنی ناآگاهی خودشون رو پشت این قضیه پنهان کردن! گذشت! خانمایی که شما باشین، هفت هشت روز بعد، گیرگیرای غروب بود. نمی دونم از کجا داشتم برمی گشتم خونه، یا داشتم از خونه می رفتم کجا که دم در خونه مون، تو چهارچوب در دوباره پاهام شد دو تا چوب خشک! انگار نه انگار این پاها مال منه! چشمتون روز بد نبینه، با صورت اومدم رو زمین! فقط شانسی که آوردم تو لحظه آخر چشمم خورد به یه دختر خانم که داشت از این ور پیاده رو می اومد! فقط انقدری وقت شد که بگم ای دختر خانم عزیز، الهی قربونت برم، من دارم می افتم، احتمالا بیفتم و بی هوش می شم! خونه ما همین خونه س که جلوشم! تو رو به جون اون کسی که دوست داری قسم ت می دم که وقتی من کامل خوردم زمین، این زنگ رو بزن و یه جوری آروم به بابام اینا خبر بده که هول نکنن و بیان نعش منو از رو زمین وردارن که این جا وسط خیابون بو نگیرم و سدّ معبرم نکنم که برای مسئولین شهرداری مشکل ساز بشم! پیشاپیشم ازش تشکر کردم و با صورت خوردم زمین.
ممودب پور اقا هستن. مرتضی مودب پور. همسرشونمماندانا معینی کبا فامیلی مودب پور کتاب منتشر میکنن
خانمی درکار نیست ماندانا معینی پور اسم دیگشه چون ممنوع القلم شد اینجوری ظاهر شد
مرتضی مودب پور آقا هستن همسرشون ماندانا معینی هستن که از اسمشون استفاده میکنن
محشره این کتاب 😍😍😍
آثار زیادی از م.مودب پور خوندم همه عالی بودن... این یکیو هنوز نخوندم.چندتاکتاب فروشی رفتم توی شهرم ولی نداشتن
یکی از قشنگترین رمانهای آقای مودب پور بود...چون واقعا توی رمان همه جور مشکلاتی بیان شده بود و راه زندگی رو به آدم نشون میداد! :)
اگه داریش برام بفرست که بخونمش
مودب پور بانوعه جانم.آقانیستن.ماندانامعینی مودب پور
کتاب واقعا ضعیفبود انتظارمهیلی بیشتر بود نصبت به کتابای قبلیش
عالی عاشق کتاب شدم کاشکییی حقیقی بود شخسیاتاش کل داستانششش
از کجا میدونی حقیقی نیست
سلام این کتاب رو میخواستم هر سایتی میرم ـموجود نیست
کتاب فروشیا دارن
بعد از مدتها تصمیم گرفتم یک رمان ایرانی بخونم این کتاب فوق العاده داستان سرایی ضعیف و شخصیت پردازی خامی داره و خیلی خورد تو ذوقم متاسفانه از روی اسم نویسنده انتخابش کردم اما یه داستان ساده و کلیشه ایی و خیلی تکراری و حتی باورناپذیر و ضعیف بود که کوچکترین تلاشی برای کمی خلاقیت توش نبود
چجوری سال میلادیش مال 2016 شمسیش مال 1399
با سلام ، معمولا سال میلادی رو بر اساس اولین سالی که کتاب به چاپ رسیده در سایت درج میشود